• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : شما بگيد من چکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟
  • نظرات : 4 خصوصي ، 16 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + توت فرنگي 


    وايي بهار مرديما خوب يه پست بذار ديگه

    پيشمم كه نيومدي

    كجايي؟

    الووووووووووووووووووووووووووووووووو

    راستي نمره هامو اعلام کردن ، جز يکيش بقيه همه راضي کننده بود ... فداي دعاهاي شما ... داخلي - جراحي رو هم نيفتادم ولي نمره خوبي هم نگرفتم ... البته بالاترين نمره 15 بود بعدي 14.5 و بعدش هم من 13.70 ... اي واي نمرمو گفتم ؟!!!

    خوب تقصير من نبود خيلي بي انصافي بود امتحان ( قبلا که گفته بودم که قرار بود چه بلايي سرمون بيارن و آوردن )

    حدود 40 نفر خيلي تميز افتادن (از 70 نفر) فکر کن !!! درس اطفال هم همينطوري !!! 50 نفر هم از اطفال افتادن!!! خدا رو شکر با دعاي خير جميع دوستان و آشنايان صداي ما به عالم ملکوتي رسيد و جزء افتادگان محترم نبوديم !!!

    خداييش دلم براشون مي سوزه ! يک سال عقب مي مونن!!! اميدوارم دست پرمحبت ( بي محبت) استاد به نمره ها بره و يه کم دلشون بسوزه و نمره لطف کنن که بچه ها حداقل لب مرز ها پاس بشن ...

    واي چقدر حرف زدم !!!!!!!!!!!

    شرمنده ...

    باي باي ...

    پاسخ

    سلام . دقيقا همينه که ميگي مليح جان . خواستن توانستنه . بخصوص که من بارها اين تجربه رو دارم . ولي اون کينه هه هست ؟؟؟ اون خواستن رو از من گرفته که به توانستن ختم بشه . احساس مي کنم نياز به زمان دارم و يه کم دوري . شايد اگه يه کم دور بشم بعدا بهتر بتونم کنار بيام . واسه نمره هاتم خيلي خوشحالم . انشالا هميشه موفق باشي عزيزم ......


    سلام مجدد ... اولا گاو و گوسفند رو واسه خودت بکش

    ثانيا آدم ها بخوان هر کاري رو مي تونن بکنن ( بيخودي اشرف مخلوقات نشديم ) فقط بايد از ته دل بخواد و اراده کنه ... من يه آدمي بودم بهار نمي دوني ... !!!!!! واي بهتر همون که ندوني !!! عبوس ... اخمو (کلا به قول داداشم ديفالتم اخم بود) ... صدا از ديوار در ميومد از من نه ... به قول يکي از معلم هاي قديمي ( خانوم بهرمند ... يادش به خير ) با آچار فرانسه بايد از دهنم حرف مي کشيدن ... اگه ازم سوالي نميشد يا چيزي نمي خواستم که عمرا زبونم مي چرخيد ... يختي خودخواه و بي نهايت مغرور ... باز هم به قول داداشم کلا آدم بي خودي بودم ... الانم همچين تعريفي ندارم ولي بهتر شدم ... آقا مسعود گاهي بهم خيره ميشه ميگه : مليحه خيلي عوض شدي !!! ... (حالا خوب و بدش بماند) کلا مي خواستم بگم بخواي همه چيز شدنيه ... مامانم طفلي 19 سال سعي کرد منو تغيير بده نتونست اما تا خودم خواستم شد ... اولش هم خيلي خيلي خيلي بي نهايت سخت بود ... گاهي يه کاري مي کردم بعدش مي ايستادم جلو آينه مي گفتم اين منم واقعا !!!

    واقعا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    مياي مشهد ؟؟؟ فدات شم ... منم بي نهايت مشتاق ديدارت هستم ... به قول خواهر شوهرم : مشتاق ديدار . مشتاق صدا ...


    بهار جان تو دختر خوبي هستي منتها الان قدري در فشاري و موضع گيري کردي بهتره يه کم خودتو رها کني بيخيالي طي کن[:S004:]
    پاسخ

    سلام . چي بگم . نمي دونم ...........
    آقا بابک سياست نداره تو داشته باش ...
    منم روزايي که حالم خوبه ميرم پيش مادرشوهرم ، زنگ مي زنم حال خواهر شوهرمو مي پرسم ، يه اس ام اس قشنگ واسه جاري جان مي فرستم ... چون اين دوتاي آخر خونشون اينجا نيست يکي تهران و يکي شهرستان ...
    تازه مهم خواهر شوهر و مادر شوهر و پدرشوهره که بايد دلشون رو به دست آورد
    نکته ي بعدي اينکه قبل از اينکه حرفي بزني يا کاري بکني تمام جوانب رو در نظر بگير طوري باش که حتي منفي باف ترين آدم هم نتونه از حرف يا رفتارت برداشت بدي بکنه
    ....
    خيلي حرف زدم ... چون خودت نظر خواستي گفتم ... ببخشيد ديگه ...
    دوستت دارم ...
    پاسخ

    سلام خانوم خانوما . چه عجب . بايد گاوي گوسفندي شتري چيزي جلوي پاتون بقربانيم . خدا رو شکر که امتحاناتت تموم شد . نگرانت بودم . ممنون عزيزم از حرفات . استفاده کردم ولي مي دوني چيه مليح جون بحث اينه که هر کس يه سري خصوصيات ذاتي داره که عوض کردنشون يه جورائي باعث گم شدن اصل شخصيت طرف ميشه . مثلا من ذاتا آدم خيلي پرحرفي نيستم . معمولا تا نپرسن چيزي نمي گم بنابراين سخه واسم سرحرف باز کردن يا اصلا دوست ندارم . بعدشم مشکل من چيز ديگه ايه مليح جان . من بايد کينه رو تو دلم بکشم که يه کم سخته واسم بخصوص که هر بار هم يه چيزي بهش اضافه ميشه بدتر ميشه . کلا ميري حرم واسم خفن دعا کن . شايد شايد شايد احتمالش خيلي خيلي کمه ولي شايد بعداز ماه رمضون اگه طلبيدند و جور شد اومديم مشهد . اگه بيايم حتما باهات مي قرارم همو ببينيم . دلم خيلي تنگ شده واست . ولي بهرحال واسم دعا کن دلم از هر چي کينه و کدورته پاک و صاف بشه . از دست خودم و عهدشکنيام با خدا خسته شدم . دلم ميخاد يه شب بخوابم و صبح يه آدم ديگه شده باشم . ولي افسوس .......
    سلام عزيزم
    انگاري خيلي دير رسيدم
    امتحانام تموم شد
    راستش بهار جون من واقعا درکت مي کنم و بهت حق ميدم
    ولي خوب خودتم ميگي مادرشوهرت آدم تنهايي هست. اونم بيکار و تنها از صبح تا شب ميشينه با خودش فکراي جورواجور مي کنه خوب تو هم که عروسشي و تنها کسي هستي که مي تونه تقصيرارو گردنت بندازه
    ولي خداييش آقا بابک دوستت داره . من که از حرفاي تو اينو برداشت کردم. ولي نمي دونه بايد چطوري کمک کنه . تو قبل از اينکه کاري بکنه که باعث خرابکاري بشه بهش ياد بده اما با محبت لطفا . تو هم يه کم آدم سرسختي هستي احساس مي کنم همچين زياد ازت جمله با محبت در نمياد
    فدات شم عزيزم . کلا مي فهممت ... من از مادرشوهر و خواهر شوهرم خيلي راضيم ولي از جاري نگو که سوختم تا کجااااا ...
    راستي يه پيشنهاد ... وقتي ميري پيش مادرشوهرت قبلش کلي حرف آماده کن به قول خودم يه کم خاله زنک بازي کن ... البته بدون غيبت ... يا يه پيشنهاد ديگه اينکه وقتي حالت خيلي خوبه يه چيزي بگير برو خونه مادرشوهرت ولي زياد اونجا نمون يه کار به دعوا و دلخوري بکشه :
    مثلا من يه گل خيلي خوشکل که خودم خوشم مياد مي گيرم يا اينکه يه جعبه شيريني کوچولو شيريني تازه خودم تنهايي ميرم خونه مادر شوهرم ... از همون اول که وارد ميشم با لبخند و صداي بلند و مهربون ... سلام مامان جون ، حالتون چطوره ؟ خوبيد؟ دلم تنگ شده بود اومدم ببينمتون ... بعد مي بوسمش ، شيريني يا گل يا هر چي ديگه رو ميدم بهش و ميگم قابل شما رو نداره مي خواستم اگه بتونم يه کمي خوشحالتون کنم .
    بعد مي شينيم به حرف زدن ... بيشتر ميذارم اون حرف بزنه چون آدماي تنها دنبال گوش شنوا هستن ... مثلا : خوب حالتون خوبه ؟ کمرتون بهتر شد ؟ از خواهر جون چه خبر ؟ ....
    حرفايي که باعث بشه اون بيشتر حرف بزنه ... البته يه چيزي نپرسي که فکر کنه واسه فوضولي اومدي ...
    نيم ساعت نهايت يک ساعت ميشينم و ميرم ... اون تعارفم مي کنه بمونم ولي من ميگم : مرسي مامان جون اومدم ببينمتون ... ديدمتون دلم باز شد يه کم کار عقب مونده دارم باز سر فرصت ميام پيشتون ... مي بوسمش و باي ...
    اينم يه نمونه از پاچه خواري هاي بي دردسر من

    به به بهار خانوم خودموووووووووون خوبي؟ آقا بابک خوبن؟ خانواده محترم چطورن؟

    کامنتتون رسيد اوامر اطاعت مي شود. خيالت راحت . ضمنا خودتم بخون اين کامنتاي منو اگه مشکل دار بود اختيار دارشوني.

    در مورد اون ا ف غ ا ن ي هم اتفاقا گفتم چطور شده نگفته بهم ا ف غ ا ن ي هم خ و د ت ي ........ تعجب کردم امروز که گفتي ديگه تعديل شد مساله خيالم راحت بيد

    کامنت هم ديروز نبود 8 تير 90 بود

    يه کم سرم شلوغه اين چند روز. مزاحم خواهم شد.

    راستي عکسا رو ديدي؟ همه رو فرستادم واست هااااااااااا

    اينقده اين تعطيليه يادم مي افتاد قرار بود بيايم اونجا و نشد حرصم در مي اومد ولي خب چه کنم شرايطه ديگه . ان شالله سر فرصت مناسب تري ميايم مزاحمتون ميشيم

    قربانت


    پاسخ

    سلام خانوم خانوما . قربانت عزيزم . شما چطوريد خانواده گرام خوبن ؟ سلام برسونيد حتما . عکسا رو هم ديدم بخصوص اون عکس کمدي اي که از من روي الاغ گرفتي . خيلي نامردي ....... و باز هم ا ف غ ا ن ي خ و د ت ي !!!!!!!
    منم دلم مي سوزه هر چي يادم مياد ولي انشالا توي يه فرصت دلچسب هردوتامون تلافيشو درمياريم . دوستتان مي داريم ...
    + توتي 


    سلام بهار جونم

    تنبل خانوم آپ کن ديگه دلمون گرفت...

    پاسخ

    سلام عزيزم . اگه وقت کنم از خدامه بخصوص که کليم درددل دارم .......
    + بابک 
    منم که اصلا کامنتهارو نخوندم داريد توطئه ميکنيد شما دو نفر

    خلاصه که حرف زياده بهار جان. فقط غصه رو ول کن ( چون با غصه خوردن چيزي عايدت نميشه ) چشاتو باز کن( تا ببيني سوراخها و گره هاي کور زندگيت کجاس ) فکرتو به کار بنداز ( راه حل مناسب و منطقي پيدا کني و سياستش رو اعمال کني ) وگرنه خداي ناکرده زندگيت آتيشه. آخر سرشم يه گوشت در باشه اون يکي دروازه و بيخيالي طي کن خيلي چيزا رو بايد زير سيبيلي رد کني و مته به خشخاش نذاري

    واسه منم دعا کن

    هرجا هر کمکي ازم بربياد مي توني روم حساب کني حتي اگه شده سنگ صبورت باشم

    رو موضوع دوست يابي واسه شوهرت جوري که متوجه نشه از طرف تو بوده فک کن به نظرم راه کار خوبي باشه فقط خودش نفهمه از طرف شماست

    قربانت

    پس عزيزم

    1- خودتو کنترل کن الکي فک نکن مشکلت راه حل نداره داره و دست خودتم هست فقط کافيه اجراش کني

    2- فک نکن شوهراي ديگرون بهترن و با سياست تر. نخير اونا همشون کم و بيش مث همن اغلب زناشونن که گرداننده اند مگر انگشت شمار اينجوري باشن

    3- به اين فک نکن که چي نداري به اين فک کن که چي داري و چجوري مي توني ازش استفاده کني

    4- هرگز قهر نکن و اوقات تلخي ها رو زياد تو زندگي کش نده

    5-باهم تصميم بگيرين که در مقابل هر حرفي چطور برخورد کنيد و چه جبهه گيري داشته باشين . مديريت و بياد دادن روشهاش با تو اجراش با آقا بابک

    6- صبر کنين و ظرفيتتونو بالا ببرين باور کن بهار بهترين شرايط رو در مقايسه با خيلي از زندگيهاي معمولي داري نمي گم بد ميگم معمولي

    يه ذره صبوري کنين و سياست به کار ببندي همه چي درست ميشه ان شالله

    7- آقا بابک رو حسابي واسه بي سياستي هاش سرزنش کن ( نه قهر کني حرف نزني ها داد بيداد هم نکنين ) سرزنش ش کن که هر حرفي رو نزنه . ببين بهار خواهر خود من همون زهرا مون که ديدي مدام کارش آموزش اين چيزا به شوهرشه يا دوستم که کاش مي اومدي مي بردمت پيشش شوهرش مثلا مهندسه همه حرفا رو خانومش بهش ياد ميده و باهم تصميم مي گيرن حتي در برابر کوچکترين حرفا چه حرفي بزنن و چه عکس العملي نشون بدن. اگه شوهره اشتباه کنه بعدا و تو جمع خصوصي و زن و شوهري حسابي حالشو مي گيره. جوري که يادش نره اينا رو خودش واسم قبلا ها تعريف مي کرد چون مي دونست منم شاسکولم واز اين کارا بلد نيستم وگرنه احدي خبر دار نميشد

    صبر کن و يه گوش رو درکن اون يکي رو دروازه به شوهرتم غر بزن خودتو خالي کن ولي نذار بره عکس العمل ناسنجيده نشون بده خودت وقتايي که آرومين بهش توضيح بده يه زن اين حرفا رو به شوهرش نگه چيکار کنه اون بايد درست رفتار کنه . يه موقع هايي عکس العمل درست و پخته و سنجيده و هماهنگ شده يه موقع هايي هم اهميت ندادن

    بهار سعي کن واسه شوهرت يه آقا بعنوان دوست و دمخور باسياست و تجربه تو اينجور موارد پيدا کني تا يواش يواش باهم صميمي شن البته کنترل شده خيلي موقع ها اين حرفا رو آاقايون بين خودشون بهتر مي تتوننن رفع کنن خب آقا بابک هم حق داره برادر يا پدر که نداره احتمالا رفيق باز هم نيست مادر زادي هم کسي اين چيزا رو ياد نمي گيره . مي موني خودت به اضافه يه رفيق خوب که واسش جور کني کسي که قبولش داري و بعدا مشکل ديگه اي خداي ناخواسته پيش نمياد و اين مواردم مي تونه راه کار مناسب بهش بده

    نهايت همه اينا هم صبر کردن و بيخيال بودنه خيلي جاها هم ما خودمون مسائل رو واسه خودمون زيادي گنده ش مي کنيم.

    حالا مثلا يه پيرزنه مدام بهم نق بزنه مگه من مي ميرم بشنوم.... وقتي يه گوشم دره اون يکي دروازه. شوهرمو مي چسبم عشق دنيا رم ميبرم خودتم زيادي حساسي . بهار دوس داشتم اون زن دايي منو مي ديدي نماد کامل سياسته کاري کرده که شوهرش مي پرستتش و سه شاهيي هم واسه خانواده شوهرش تره خرد نمي کنه اونم زني رو که همش اشتباهاتش بهش ثابت ميشه. خب ببين اين زن داره نون سياستش رو مي خوره اونوخ من و تو حرص بي سياستي مونو

    مردا کلا موجودات بي سياستي ند و خيلي به اين حرفا کار ندارن و کليات رو مي بينن ماييم که خيلي حرص مي خوريم اين زنا هستن که جمعشون مي کنن هرچي منويسم مثالهاي بيشتري به ذهنم مياد که برات بگم که تو همشون مرداشون به شدت بي سياستن و زناشونن که با هزار سياست که دارن به کار مي گيرن زندگي شونو به کام خودشون کردن

    ببين بهار زن مدير غير رسمي و رئيس پشت پرده اس يعني همين ديگه

    پاسخ

    سلام . با اجازت پيامها رو عمومي کردم چون دوست داشتم همه اين چيزا رو بخونن و ياد بگيرن . اما امان از دست غدي و بي سياستي . از کوزه همان برون تراود که دراوست ...... آدم بايد سياست رو از يکي ياد گرفته باشه از کي ؟؟؟؟ مامان من از خودم خيلي ساده تر و بي سياست تره و غدتر . نمي دوني که باران شايد بتونم بگم تمام عمر ما توي خونه بحث بود سر بي ملاحظه ايهاي خانواده بابام که همه شهرستاني بودن و هفته هفته و ماه به ماه خونه ما . خونمونم کوچک . مامانمم دست تنها ولي اگه بگي بابام ميذاشت کسي بوئي ببره خداي سياست بود و هنوزم هست . کاش بابک يه کم از بابام ياد مي گرفت .

    سلام

    مي دوني بهار منم از اين بي سياستيهاي خودم و دور وبريهام به شدت ضربه خوردم و دقيقا همينايي که مي گي رو از سر گذروندم

    ايني که مشخصه هيچ کدوم از طرفين از سر عمد و جنس خرابي به اون طرف مقابل بدي نکردن پيش آمدها همه معمولي و روزمرگي بوده که در اثر بي سياستي به اين دلخوريها کشيده . من هميشه به خدا ميگم خدايا يه جو هم بهم سياست زنونه بدي بکار ببندمش ممنونت ميشم. ديدي اينهمه خانوما با سياست بدترين شرايط زندگي ها رو به گلستان تبديل مي کنن؟؟؟ سياسته که زندگيشونه پيش مي ندازه و زبون چرب و نرم و يه کم خويشتن داري. درسته مي دونم تو هممث مني ولي بايد بتوني خودتو عوض کني هم خودتو و هم شوهرت رو. رويه هر دوتون اشتباهه . بخصوص تو . که داري نکات مثبت زندگي ت رو نمي بيني و بعضا کاري مي کني که يواش يواش از دستشون بدي . اينو که مي دوني کفر نعمت از کفت بيرون کند کفران نعمت هم فقط به زبون نيست عملا داري اين کارو مي کني.

    ببين بهار ساده بهت بگم از دختراي با سياست دوروبريهات يادبگير به شوهرتم ياد بده. اين آريالابابک هم خيلي مقصره منم به اين رفتارش اعتراض دارم رودررو کردن مادر و همسر به جهت حتي دفاع از اوني که دوسش داره ( منظورم تويي اون مسلما تو رو به مادرش ترجيح ميده اينم نعمت بزرگي واست عزيزم ) کار به شدت اشتباهييه بايد به زبون بقول خودموني تو رو اينور آروم کنه و اونو اونور هر کدوم رو جداگانه. هرچي باشه اونم مادره و سختش مياد مخصوصا تک پسرش جو روش اينجوري باهاش صحبت کنه و رفتاراي اونم بدتر ميشه پس ببين اين بي سياستي اوضاع رو بدتر ميکنه و باعث ميشه مادر شوهرت هم بدبشه و روتون به هم واشه

    تو خودت هم بايد به در و دروازه عمل کني. کار خوبي مي کني که اينا رو به خانواده خودت نمي گي اونا در سالهاي اول زندگي مخصوصا اوايلش با دلسوزيهاشون بيشتر همه چي رو بهم مي ريزن . نوشتنش اينجا بهترين راه حل بود حداقل از هرکي يه نظر ميشنوي خودتم خالي ميشي.

    يه چيزي هم بگم بهار مگه تو بچه اي و به سن رشد نرسيدي که همش قهر مي کني. درسته شرايط ت بده ولي با حرف نزدن بجز غصه به خودت و شوهرت چيزي عوض ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يه کم خودتو کنترل کن و با آقا بابک هم صحبت کن. خودت بايد آستيناتو بالا بزني و هم به اون و هم خودت سياستهاي زندگي رو ياد بدي و بهش عمل کني پوستتم کلفت کن و اين خورده چيزا رو تحمل کن. اينايي که تو گفتي بايد برات نهايتش اعصاب خوردي چند لحظه باشه نه مدتاي طولاني.

    اون کامنت اولي از اون تبليغاتياس

    جدي نگير.

    در مورد پستت هم والا نمي دونم چي بگم....فرصتي پيش بياد حضوري مي حرفيم...

    فقط همينو بگم که اين جريانات و اين حرفا فقط واسه شماها نيس...همين الآنش مامان چيزايي از مادر (مامان ِ بابا) تعريف مي کنن که پهلوي اينا بذاري هيچه!

    اما خب به سياست طرف مقابل هم برميگرده اين چيزا....

    ميگذره بهار...

    اينقدر خودتو اذيت نکن...

    پاسخ

    آره مي دونم مخصوص ما نيست . سياست ميخاي بابام . نمي دوني زهره چطوري هم کار خودشو مي کنه هم مامانمو آروم مي کنه . امان از دست بابک ......

    سلااااام بهار جون

    والا نميدونم چي بگم,همتون يه جورايي مقصرين,ببين اين جور که پيداس تو شوهرت و مادرشوهرتو نميتوني عوض کني,پس بايد خودتو تغيير بدي,اصلا با مادر شوهرت دهن به دهن نشو,سکوت خييليي وقتا جواب ميده

    بعدم ببين بهارجان هر آدمي يه قلقي داره که اگه پيداش کني ميتوني کامل در اون نفوذ کني,سعي کن رگ خوابشونو پيدا کني

    اگه بازم ميدوني درست نميشه حتما برو پيش مشاور تا اون بت بگه چه کار کني

    موفق باشي عزيزم

    پاسخ

    سلام خانومي خوبي ؟ آره خودمم قبول دارم که تنها کسي رو که مي تونم تغيير بدم خودمم . دعا کن بتونم ......
       1   2      >