• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : همزمان با عيد عمه هم شدم ........
  • نظرات : 1 خصوصي ، 15 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    مبارک باشه
    ميگم شما خونوادگي بچه گريز هستين ! خونوادگي هم بچه هاتون بدون برنامه ميان !
    مي خوايد وانيا رو بدين زهره بزرگ کنه، هان ؟!
    پاسخ

    ميخام بدم زهره قبول نمي کنه . جواب کامنت قبلي هم بعدا ميدم .
    + مامان کيارش 
    بهار بدو بيا عکس کيارش رو ببين ديگه و نظر بده
    بدو بدو بدو
    پاسخ

    اومدم ولي بعدا کامنت ميذارم چون تازه از سفر رسيدم .
    + فروغ 
    راستي چرا انقدر رو حرفهاي مادر شوهرت حساسي...فکر کن اين حرفها رو مامان خودت ميزنه... مامانها هميشه نگرانن و هرکسي اين نگراني رو يه جور بيان ميکنه خوب اونم مامان بزرگ دخترته ديگه..به دل نگير
    پاسخ

    مامان خودم فرق مي کنه هر کار مي کنم نمي تونم با حرفاي اون کنار بيام !!!!!!!!

    سلام بهار جون عمه شدنت مبارک منکه عمه نميشم هيچ وقت . خاله هم که هنوز نشدم همش زن دايي و زن عمو ميشم

    خب وانيا دلش درد ميکنه اينه تا سه يا چهار ماه طبيعيه...

    راستي عروستون اسم خاصي داره تا حالا نشنيده بودم معنيش چيه؟

    پاسخ

    قربونت سارا جون . واي خدا رو شکر من زن دائي و زن عمو نمي شم که اصلا خوشم نمياد . اسم عروس ما کرديه البته خودشون کرد نيستن . آمانج به سکون ن و ج به معني آرامش .
    + فروغ 
    سلام...مبارک باشه حسابي عمه خانم...
    پاسخ

    قربونت فروغ جان .
    + توتي 


    سلام عزيزم

    عيدت مبارک!

    عمه شدنت هم مبارک! خيلي عمه شدن خوب بيد جيگر!!!

    روش بسيار جالبي در پيش گرفتي واسه آروم کردن وانيا بسي خنديديم!!!

    حرفاي مامان بابک رو هم به دل نگير بگذر از کنارش

    خوش به حال تو و زهره پايه هستين جفتتون قدر همو بدونين.

    پاسخ

    سلام . مرسي عزيزم . اره خوب چکار کنم وقتي هر کار مي کنم ساکت نميشه مجبورم از اين روش استفاده کنم !!!!!! تازه خبر نداري با هم رفتيم سفر ...
    لطفا کامنت قبليمو پاک کن بهار خانم
    پاسخ

    پاک کردم عزيزم .
    + مينا 
    سلام بهار جون چند وقته كه ميخونمت من باردارم ماه 8 تو همون بيمارستان هم قراره زايمان كنم بنا به دلايلي خيلي تنها هستم بارداري خيلي سختي را هم گذروندم خيلي دلم ميخواد ميخواد با شما وزهره دوست بشم
    پاسخ

    عزيزم ما هم خيلي دلمون ميخاد دوستاي خوبي داشته باشيم . بسيار هم استقبال مي کنيم . انشالا که زايمان بسيار بسيار راحتي داشته باشي و هر چه زودتر ني ني گلت دنيا بياد . راستي بچه ات چيه ؟ چه اسمي روش مي ذاري ؟؟؟
    + مامان کيارش 
    بهار جون چشمت روشن
    عمه شدنت مبارک الهي که به سلامتي باشه
    نکنه وانيا دوباره دلش درد گرفته؟چيکارش ميکني ؟
    ولي بهارجون تا 3 ماه همينطوره بعدش انشاله خوب ميشه
    پاسخ

    مرسي . نمي دونم چش ميشه اين بچه ولي گمونم همون دلش درد مي گيره ....
    عيد شما هم مبارک ...تبريک دو جانبه براي عمه شدن...
    ماشالله خوب زياد مي نويسي...چقدر خوبه...دوستانه و صميمي...
    پاسخ

    ممنون زهره جون . عيد شمام مبارک . اره من خيلي پرحرفم زياد مي نويسم .....


    بهار واسه پاسخ کامنت ها نمي شه شکلک گذاشت..اما واسه نوشته ها کامنتت..بالاي اين کادر رو ببين ، کنار "اندازه"...اين هستا وقتي بزني صفحه شکلک ها باز ميشه.

    واسه يادداشت ها هم توي همون قسمتي که مي نويسي هست اما شکلکهاي اون کم هستن..مي توني يکي از همينا که براي اينجاس باز کني و هر شکلکي خواستي کپي / پيست کني اونجا...

    حلهههههههههههههه؟

    پاسخ

    پيداش مي کنم .......
    + راضيه 
    به به مبارک باشه....هم عيد هم عمه شدن...ديگه هم عمه شدي بايد مراقب خودت باشي
    چه جالب با رقص اروم ميشد اونوخ!؟!
    بهد اوا اين همه شکلک ...چطوري پيدا نميکني؟!
    پاسخ

    قربان شما . اره اروم مي شد تا مي نشستم دوباره جيغ مي کشيد !!!!!! بخدا پيدا نمي کنم کجاست ؟؟؟؟؟

    تازه من ميخواستم تو از فيوضات سحر بي بهره نشي که بهت مي تکيدم

    عيدتم مبارک...

    خوش باشيد

    پاسخ

    ميشه بي خيال فيوضات بشي ؟؟؟؟؟؟ عيد خودتم مبارک .


    سلاملکم، احوال شما؟ خوبين؟ آقا بابک خوبن؟ وانياي خاله خوبه؟ (مثه اينا که تا يکساعت پيش باهم نبودناااااااااا)

    اولآ که چشمتون روشن و عمه شدنتون مبارک...آخي علي هم بابا شد...بهش نمياد يه جورايي

    بعدشم اينکه بچه به اين دسته گلي..ماهي..آرووووووومي..چي ميگي تو بيخودي؟ هي خودت و آقا بابک نشکونش ميگيرين خب اينم گريه ميکنه

    اين :
    بعدشم اين:
    با اين :
    اينم خوبه:
    در نهايت هم کههههههههههههه

    حالا گذشته از شوخي بازم از اينکارا بکن...يا شيرش رو بده که بدونيم سير هست و بيارش خونه مون خودتم برو يه جايي که نباشي
    يا حالا که ديگه ماه رمضون هم تموم شد ، عصرا بريم بيرون و اينا...

    تازه خنده دار بود وقتي آوردمش خونه مامان داشتن تلفني با مهناز ميحرفيدن ، وقتي ديدنش کلآ يادشون رفت داشتن حرف ميزدن .. شروع کردن به ذوقيدن و قربون صدقه رفتن..مهنازم مونده بود اونور که چي شده

    کلآ خوش گذشت...

    پاسخ

    مسلمه با من بودن بهت خوش مي گذره !!!!!! ولي اره واقعا خوش گذشت . خدا رو شکر تا صبحم خوابيد اذيت نکرد فقط من گهواره اش رو گذاشتم پيش بابک که تا گريه کرد تکونش بده خودمم اومدم روي تخت تا صبح خوابيدم واسه نمازم بابک ديگه به ضرب مشت و لگد بيدارم کرد !!!!!! ظهرم رفتيم ديدن امانج بيچاره حالش خيلي بد بود اه که من از سزارين متنفرم و خيلي خوشحالم وخدا رو شاکر که سزارين نشدم . واسه عصرا خيلي نمي تونم برنامه ريزي کنم چون بابک خونه است ولي صبحها اگه جنابعالي از خواب ناز بيدار شين ميشه بعضي روزا رفت بيرون !!!!زهره نامرد به منم بگو اين شکلکها کجان من که نمي بينم !!!!!!!!!
    + باران بهار 


    خب خب ... به سلامتي چقد خبراي خوب خوب داري بهاررررررررررر... اولا که قدم مبين کوچولو مبارک باشه عمه خانوم شدنت مبارک باشه..... ميگن لذت بخشه بعدشم که ان شالله چند ماه ديگه واسه جفتشون شکلک دربياري تا افتخار بدن گريه نکنن .... رقص که بماندددد.... ولي خودمونيم عجب روشي در پيش گرفتي واسه ساکت کردن بچه.....

    بااين اوصافي که گفتي قم چي ميشه؟ کجاي برنامه تونه اونوح؟ خب من خسوديم ميشه هر وقت مي نويسي با زهره ميرين بيرون خوش مي گذرونين....اين سري ميايان کاش زهره رو هم بيارين بهار

    پاسخ

    خوب ديگه من اصولا خوش خبرم !!!! اره رفتيم ديديمش کلي ذوق کرديم واسش . ازش عکس گرفتيم مي ذارم تو وبلاگ . بابا ديروز هي مي رقصيدم خسته مي شدم تا مي نشستم باز جيغ مي کشيد انگار من نقش دلقک داشتم واسش . من که بت گفتم قم اومدن هنوز در حد يه تفکره ولي اگه اومدني شديم زهره رو مياريم حسود خانوم !!!!!!!!!