• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : بازنويسي خاطره پاک شده ..........
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    بهار عزيز

    تبريكات صميمانه ي منو پذيرا باشيد.

    بهار مادر تو هم خوش باش سر كار!ما تو وبت درو هميم!
    پاسخ

    بله عزيزم شماها کاملا راحت باشين مشکلي نيست !!!!!!!!

    نشدا آقا بابك اومدي نسازي!آخه اون اومدن بود؟فقط بدناميش موند براتون!منو بهار كه درست همديگرو نديديم!خونه مونم كه نيومديد!همه جام كه بسته بود نشد بگرديم!نه آخه اين چه باهم بودني بود؟

    مگه اينكه اون گشتن تو رودخونه برا پيدا كردن جا پاركو بذاريد به حساب گردش!

    من گفته باشم از الآن برنامه ميريزيد من و زهره رو يه جا باهم دعوت كنيد عواقبش باشماستا! پس لااقل يه جا همو ببينيم كه سقف نداشته باشه چون من راجع به زلزله احتماالي حضور من وزهره در يه جا هيچ قولي نميدم!بهله

    + بابك 
    سلام اينا به همه زينت خانم ما به شما يک باز زحمت داديم حالا شما تشريف بياريد اصفهان منو بهار قول ميديم کاري بکنيم بهتون سخت نگذره البته از جانب زهره خانم هم قول و اينا ميديم

    سلام سلام

    من امروز خيلي ناگهاني وارد سايت شما شدم .

    شما توي بيمارستان كار مي كنيد ؟

    پرستار ؟ ماما؟ هوشبري ؟ يا تكنسين اتاق عمل ؟ نكنه پزشك هستيد ؟

    در هر صورت از آشنايي با شما خيلي خوشحالم

    تقريبا تمام پست هاي شما رو خوندم . احساس كردم روحيات شما يه مقدار شبيه خودم هست.

    من دانشجوي پرستاري هستم و يك سالي هم ميشه كه ازدواج كردم .

    خوشحال ميشم بيشتر از شما بدونم .

    به من سر بزنيد.

    خوشحال ميشم.

    شايد دوست هاي خوبي شديم

    سلام سلام

    من امروز خيلي ناگهاني وارد سايت شما شدم .

    شما توي بيمارستان كار مي كنيد ؟

    پرستار ؟ ماما؟ هوشبري ؟ يا تكنسين اتاق عمل ؟ نكنه ژزشك هستيد ؟

    در هر صورت از آشنايي با شما خيلي خوشحالم

    تقريبا تمام پست هاي شما رو خوندم . احساس كردم روحيات شما يه مقدار شبيه خودم هست.

    من دانشجوي پرستاري هستم و يك سالي هم ميشه ك ازدواج كردم .

    خوشحال ميشم بيشتر از شما بدونم .

    به من سر بزنيد.

    خوشحال ميشم.

    شايد دوست هاي خوبي شديم

    زينت كجايي امشب؟

    چرا زود خوابيدي ننه؟

    حالا خوبه خودت مي گي در « كمال نا جوانمردي‏» !

    ولي خوشم مياد تو توي هرچي كم بياري ، توي دوتا چيز كم نمياري

    يكي خواب!
    يكي هم رو كم كني!

    كلي ديگه از درسم مونده ولي حسش هم نيس!

    فعلآ

    شب خوش

    پاسخ

    خدا رحم کرده تو درس داري !!!!!!!! خدائيش درس نداشتي چقدر ميومدي نت ؟
    ضمنا حرفت کاملا درسته عزيزم . خواب و روکم کني جزء اختصاصي ترين مهارتهاي زندگي منه !! قابل توجه بعضيا !!!!!
    كامات چيه بي سوات!!!كلمات!

    سلام عرض شد ...

    به به!بهااااااااااار اين كارا چيه ميكني خب؟من بودم كه از ترس سكته كرده بودم ... ييهو يه چيزي خالي شه رو سر آدم ...

    آهاااااااااان اونوقت آقا بابك بود كه داشت چاق ميشد و تو بهشون ميرسي و اينا ... مادر جان تو نرسيده چاق شدي

    خب بابك خان من اين همه هواداريتونو كردم حالا كي بهارو ميارين قم؟ من دلم براش به ريييييييزه شده!فقط جان من باز پانشيد اربعين وتعطيلي و اينا بيايد!قم همينجوريش جا برا گشتن نداره واي به حال تعطيلياش!تاااااااااااازه من حاليم نيس يه جوري بيايد كه يه عالمه باهم باشيم!باز نگيد سركار و ازاين جور چيزا!اونوفعه ديدين كه آه من چه كرد؟

    زهره جون قربونت من كه همه ش دارم آتيش ميسوزونم! من به بهار هشدار داده بودم كه اگه منو زهره يه جا باهم باشيم هي جرقه ميديم احتمال آتيش سوزي هست خودش جدي نگرفت!

    بهار بده بستونه مگه؟پس اگه اينطوره اول تو دعا كن من حاجتمو بگيرم بعد اگه دعات مستجاب شد منم برا تو دعا ميكنم!هووم؟

    ولي گذشته از اينا من كه به شخصه هميشه دعاگوت هستم جيگر!همون خدايي كه همه چيو تاالآن بخوبي پيش برده ازاين به بعد هم خودش كارا رو درست ميكنه! فقط اندكي صبر سحرنزديك است ...

    ميگما آقا بابك شمام حرص نخور ... اينبار شما نوشته هاي منو بخون كه ميخكوب شي بهار صداتون كرد نشنويد جواب نديد! نوشابه هاي بهار برا نوشته هام كار دست اعتماد به نفسم داده ديگه!

    خب ديگه بنظرم طومار نويسي بسه!بهار من حاليم نيستا!يعني چي اگه وقت كردم جواب ميدم؟بايد تك تك كامات منو جواب بدي!گفته بااااااااشم

    نميدونم چرا من باهركي دوست ميشم زودي بختش وا ميشه!اون ازفائزه كه بعد يه سال دوستي بامن ازدواج كرد اينم از تو6ماه نگذشته شوهر كردي!!!زهره جون تو راهم بزودي شوهر ميدم فقط من موندم عجبا من دوست به اين خوبي،بخت باز كن(بر وزن در باز كن) چرا بعد ازدواج اين دوستان ديگه كمتر تحويل ميگيرن!اگه من نبودم كه ترشيده بوديد!!!! به شوهر فائزه كه رسما ميگم هوو جان!آقا بابك گفتم حواستون باشه!بهله

    ديگه هم برم بخوابم احتمالا

    پاسخ

    سلام خانم خانما . چشم . همه رو جواب خواهم داد . تازه مگه من بدکاري مي کنم ميخام موهاي بابک دربياد و پرپشت بشه ؟ خوب واسه من که نيست بخاطر خودشه . تازه خودش مي دونه چرا اين کار رو کردم !!!!!!! بگم ؟؟؟؟؟؟ نه حالا چون گناه داره نمي گم چرا !!! راستشو بخاي زينت دلم ميخاد اون چند روز تعطيلي 22 بهمن رو با بابک با هم بريم شمال . ولي نمي دونم شدنيه يا نه ؟
    امروز همکارام خيلي بهم توصيه کردند تا عقديم يه سفر شمال بريم که خيلي خاطره انگيزه . حالا دعا کن بشه توي راه ميشه دوباره يه سري هم به تو بزنيم .

    حيف كه قرار بود سر ِ‏اين مسائل با هم كل كل نكنيم!
    وگرنه چرند رو موسوي مي گه يا اون..............استغفرالله!

    .

    .

    اونوقتي كه حتي بر سيد بودنش هم خط بطلان مي كشند و مي گويند ولدال................................باز هم استغفراالله!

    پس در اين زمينه

    سكووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووت