سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درددل
درباره وبلاگ


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 28
  • بازدید دیروز: 32
  • کل بازدیدها: 192990



پنج شنبه 90 بهمن 6 :: 10:31 عصر ::  نویسنده : بهار

سلام . اگرچه امشب خیلی خسته ام و به شدت به خواب نیاز دارم ولی خوب چون یه ذره دارم شوق و ذوق پیدا می کنم  گفتم یه چیزیم تو وبلاگم بنویسم .
امروز عصر با مامان و بابا و مینا دوباره رفتیم خرید سیسمونی . یه چند تکه چیز خریده بودیم مثل :
ساک وسایل ، ساک حمل بچه ، 2 دست لباس صفر ، بالش و لحاف و تشک آماده و همش هم صورتی رنگ .
ولی امشب خیلی چیزای دیگه خریدیم مثل :
گهواره که هم تخته هم گهواره ( صورتی ) من این چیزا رو سرویسی نخریدم چون واسه طه که سرویسی خریدیم اصلا خوب نبود نه تختش خوب بود نه کالسکه و کریرش . واسه همین من تخت جمع و جورتر گرفتم که هم گهواره باشه هم تخت ، به جای کریر از این ساکهای حمل گرفتم و کالسکه هم بعدا می گیرم .
وسایل پلاستیکیش مثل تشت و وان و قصری و سبد و .......... ( صورتی )
حوله  ( سفید با رگه زرد )  و دو دست لباس بیرونی ( یه سرهمی سفیدو قرمز و یه لباس و کلاه و پاپوش و روانداز صورتی )  و دو دست لباس صفر و یک دیگه ( سفید با توپ توپیای رنگی و صورتی )  و یه پتو     ( صورتی ) و یه پشه بند تشک دار ( آبی ) و یه ساعت و چراغ خواب تزئینی ( نارنجی ) و ظرف غذا ( رنگارنگ ) و سرویسائی مثل شونه و ناخنگیر و ظرف غذا و شیشه و پستونک و دماسنج وفلاسک آب جوش و   .......... ( آبی ) و یه جعبه از این اسباب بازیای شکل عروسک و ظرف تفلون ( یه ماهی تابه و یه شیرجوش و یه قابلمه کوچک صورتی کثیف ) و دیگه از این کهنه ها و محافظ قنداق و بالش شیردهی ( سفید ) و چیزای دیگه که خوب حالا واسه همشون حضور ذهن ندارم .
دارم سعی می کنم از همه رنگی استفاده کنم ولی جالب اینجاست که رنگهای غالب بازار هم یا آبیه یا صورتی . میخاستم وسایل خرده ریزش رو نارنجی ست کنم ولی نبود . ولی خوب تو ذهنم هست که سعی کنم بخصوص واسه لباس از همه رنگ استفاده کنم .
هر چند دیگه امشب تقریبا بیشتر وسایلش خریداری شد ولی هنوز خرده ریز زیاد نیاز دارم .
نمی دونم از کی اتاقش رو بچینم . داشتیم با بابک به این فکر می کردیم که خوبه چون بیشتر وسایلش صورتیه و رنگ اتاق خواب خودمون هم صورتیه اتاق خوابمون رو با اتاق بچه عوض کنیم . نمی دونم شایدم این کار رو کردیم .
توکل به خدا .
دعا کنید سالم باشه و صالح که این همه زحمت به باد فنا نره . انشالا .
خیلی خسته ام . شاید فردا اگه وقت شد یه کم کاملتر و بهتر نوشتم ولی الان دیگه چشمام باز نمیشه . همچنان منتظر نظرات و پیشنهاداتتون هستم .
قربان شما .......




موضوع مطلب :