سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
درددل
درباره وبلاگ


طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 7
  • بازدید دیروز: 4
  • کل بازدیدها: 193370



پنج شنبه 91 تیر 29 :: 11:29 عصر ::  نویسنده : بهار

سلام . حال و احوالتون چطوره ؟ خوب هستید ؟
امروز بالاخره توی روز 47 تولد دخترم ، با خاله و سید بردیمش و گوشش رو سوراخ کردیم . اولش دلم نمی یومد بایستم و ببینم ولی بعد دیدم بهتره بمونم و ببینم چکار می کنه .
گوشواره رو گذاشت توی اون تفنگه و بعد هم شلیک !!!!!!!!
واسه هر گوشش بعد از شلیک یه جیغی زد و گریه کرد و بعدشم که رفتیم تو ماشین آروم شد و خوابید ......
انگار از بس به قیافه بدون گوشواره اش عادت کردیم حالا یه جوری شده !!!!!!!!
ولی چشمتون روز بد نبینه که از عصر تا حالا بیچاره ام کرده از بس گریه می کنه . نمی دونم چشه ؟؟؟؟؟
شیرش که میدم به جای آروق زدن گریه می کنه . ماشالا اینقدر هم شیطونه که نمیشه توی دست نگهش داری . دستاشو میذاره رو شونه هامون و گردنش رو می بره عقب . یا وقتی بابک روی دستش می خوابوندش از زیر موهای دست بابک رو می کشه و بابک هم جیغ می کشه . یا مثلا وقتی توی بغلمونه پاشو میذاره رو شکممون و بالا میره . خلاصه که ماشالا ماشالا فوق العاده شیطونه واسه همینم وزن اضافه نکرده بود .
بگذریم . از فردا ماه رمضون واسه خیلیا شروع میشه . نمی دونم خوشحالم که توی این گرما روزه نمی گیریم یا ناراحت که از این فیض محرومم ولی شماها که روزه می گیرید واسمون دعا کنید .
اوضاع و احوال مردم و مملکت و دنیا خیلی از همه نظر ناجور شده . فساد و فحشا و فسق و فجور داره بیداد می کنه و  در پرتوش تر و خشک می سوزن .
نمی دونم دیگه چقدر باید دنیا کن فیکون بشه تا فرج و ظهور انجام بشه نمی دونم .....
فقط اینو می دونم که خیلی باید خدا رحممون کنه برای همه چیز بخصوص دین و ایمانامون .
پس التماس دعا .........




موضوع مطلب :