• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : حرفهاي روزمره ..........
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اولا؛ هر چي گفتي خودتي ...
    ثانيا؛ تو اول دعا کن ما بريم سر خونه زندگيمون بعد به فکر تلافي باش ...
    ثالثا؛ بي احساس ؛ از خداتم باشه!
    رابعا؛ اصلا به فکر دختر پسر بودنش نباش ... بر خلاف احساست ( بي احساس) پسر هم ماماني تر هست هم مامان ها عشق پسر هستن ... جناب عالي تجربه نداري ! (من خودم مادر 2 تا بچه هستم ! تازه عروس دومادشون هم کردم و منتظر نوه هام هستم ، چي فکر کردي ؟!)
    خامسا؛ اينقدر ورجه وورجه نکن ديگه ! اگه ميشه که بشينيد سرجاتون ! اون بچه سرگيجه گرفت از دست تو! بذار لگدت بزنه درست و حسابي حالت جا مياد
    سادسا؛ آقا من عشق بچه هستم ... والله بچه بياد من يکي پابند خونه ميشم حالا ببين ... حالا هر چي دوست داري دعا کن ... فقط لطفا موقع دعا کردن دعا کن مومن و باهوش و خوشکل باشه ... بهله ...
    همين ديگه ... هميشه عربي من ضعيف بوده ! الان يادم نمياد بعد از سادس چي بود ! فکر مي کنم سابع بود ... حالا هرچي ... فعلا از ساعت خوابم گذشته ... شب خوش (واسه خودم ميگم)
    پاسخ

    دعا مي کنم علاوه بر اينائي که گفتي آنچنان شيطون باشه که از ماه اول تو شکمت تکواندو کار کنه بعدشم به من ميگي آروم بشينم به اون بابک .... بگو که اصلا متوجه نيست من ديگه مثل قبل نمي تونم کتک کاري کنم و تو سر و کله هم بزنيم هي لج منو درمياره هي به سروکله هم مي پريم منم ميخام کم نيارم کشتي کج مي گيريم بعد نتيجه اش اين ميشه که من دل و کمر و پهلوم درد مي گيره اونم عين خيالش نيست . باور کن همين الان يه سير کتک کاري کرديم حالا خوبه مثلا شوخيه ولي از جدي سفت تر همديگه رو مي زنيم ....... اميدوارم اين بچه ديگه به باباش نره والا من بيچاره ميشم !!!!!!!