احسنت..

با حرفات کاملاً موافقم .

واي بهار يه بار بهت گفتم بازم ميگم به خدا قسم به ايماني که تو داري حسرت ميخورم...
من نميگم کارو بکن يا کار نکن اخه من چون کنار تو نيستم نميتونم درک کنم که نيازت به کار در چه حده و معتقدم هر کسي بهتر ميتونه براي خودش بهترين تصميم رو بگيره چون شرايط خودش رو بهتر ميدونه بعضيا واقعا واقعا مجبورن کار کنن ..
اما دورو بر من پر شده از ادمهايي که فکر ميکنن مجبورن اما...
خونه شون خيلي شيکتر از خونه ي ماست اما خونه ي خودشون نيست اجاره ايه يعني در واقع هيچي از کار عايدشون نشده.خيلي ازين پولايي که در ميارن خرج ظاهر زندگيشون ميشه ...و ميگن واااي خوش به حالت نميري سرکار انگار اونا مجبورن که برن
واقعا سعي کن بهترين تصميم رو بگيري اما هر تصميمي گرفتي با ايمان پاش وايسا که روزي نرسه که بگي کاش کارم رو از دست نميدادم کاش ميرفتم سر کار يا اينکه کاش نميرفتم سر کار و .....
همه چيز رو خوب بررسي کن نيازتون به کار رو ببين تا چه حده .
نه تنها اميدوارم بلکه با تمام وجودم تو اين شبهاي عزيز دعا ميکنم که هرچي خير و صلاحته اتفاق بيافته .
توکل کن به خدا.