• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : بهتره عنوانش رو نگم ........
  • نظرات : 2 خصوصي ، 16 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + باران بهار 

    بهار فقط بهت مي گم تو غلط مي کني يه همچين کاري بکني مگه اختيار زندگي ديگروون دست توئه. خجالت بکش از روي اون بچه شرم کن . واسه چي آورديش که بگي عرضه نداري صبر کني گناه اون چيه؟

    واقعا خجالت بکش بهار خودت داري ميگي شوهرم داره تلاش مي کنه. چرا توقع داري همه در سطح تو باشن مگه 5 انگشت برابرند خب هرکي يه جوره ديواااااااانه.

    اعصابمو خرد کردي بهار اصلا باورم نميشه همچين حرفي بزني و واقعي اونم

    دختر ديوونه اين کار رو نکن که نه حتي حرفشم نکن حتي فکرش رو هم نکن

    فکر کردي تموم ميشه اينجوري از دهن ها مي افتي خستگي ت رفع ميشه.... نخير

    ياد مجردي ت بيفت شرايطي که داشتي و باعث تصميمت شد. بهار تو حق نداري همچين کاري بکني فردا روز اون بچه با هزار تا عقده بزرگ ميشه فقط بخاطر کم طاقتي تو...

    بايد بتوني و مي توني توکل کن بخدا

    باورت نميشه بهار اول که باور نمي کنم همچين حرفي رو بعد هم از تو بعيده ديوانه

    پيشنهاد مي دم از کارت استعفا بدي يا يه مرخصي بلند مدت بدون حقوق جوري که شوهرت متوجه نشه و فک کنه استعفا دادي خب فشارهاي همه جانبه طبيعتا آستانه تحمل آدم رو هم پايين مياره

    به خدا توکل کن و فکر نکن اگه صورت مساله رو پاک کني همه چي حل ميشه اينو يه آزمايش ببين

    پاسخ

    توکل به خدا سر جاش ولي الان انگار عقلم حکم مي کنه اين کار رو بکنم . به نظر تو بچه تو محيط پر از مشاجره درست بار مياد ؟ عقده اي نميشه ؟