حالا من هي ميگم بيا يه مراسم مثله علي اينا بگير - تو بگو نه!
حالا جمعه كجا مي خواين چيكار كنين؟!
بعدشم تو اصلآ من نباشم «بله» از گلوت پايين مي ره؟
البته فکر کنم {بله} بايد از زبونت در بياد!!!چميدونم بهرحال...يه کاريش بکن ديگه....
خوبه بيايم يه چيزي بگيم به تيريج ِ قباي!(درست نوشتم؟!) جنابعالي بر بخوره و بنويسي!
مي بينم كه بالاخره عين آدم به ثبت خاطرات پرداخته اي!
خوووب بيد...البته بعضي جاهاشم كه سانسور بود و اينااااا
.
ايشالا كه خيره و همه چي به خوبي و خوشي پيش ميره..تو كه به قول خودت توكلت به خداست ، بايد خيلي آرومتر از ايني كه هستي باشي...(مثلـآ فردا بريم كوه )
آقاي بابك خان هم سلام!
خوب هستين؟راستي بهار گند زدي كه !.........هاج خانوم كه نه!...حاج خانووووووم... بدو بيا درستش كن.
سلام عرض شد!به به مباركا باشه!
خب تو كه ميخواستي بله بگي يه كم زودتر ميگفتي به محرم نخوره خف!ببين بهار خيلي سنگين رنگين براي مراسم ها منو دعوت ميكني وگرنه خودم سرمو ميندازم زير ميام مجبور ميشي بگي عجب دختر بي نزاكتيه!!!گفته باشم
ببخشيد اونوقت يعني آقاي بابك خان هم اين اراجيفات منو ميخونن؟ ميخواي ديگه خصوصي بذارم حفظ آبرو شه!
دارم ازخواب ميميرم!يه هفته س عين آدم نخوابيدم!
مباركا باشه عروس خاااااانم
سلام ماشالا دست به قلمتون خوبه نمي نويسي نمي نويسيد...
ييهو مي نويسيد گفتيد دلتون مي خواد يك خط سلام ببنويسيد نيم خط شو كه نوشتيد راستي من يك نظر سنجي گذاشتم خوش حال مي شوم بم سر بزنيد.