درددل آخرین مطالب آرشیو وبلاگ
پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ
یک ثانیه از عمر همین یک شب یلدا باعث شده تا صبح به یمنش بنشینیم ده قرن ز عمر پسر فاطمه طی شد یک شب نشد از هجر ظهورش بنشینیم .........
یا صاحب الزمان ادرکنی ........
سلام . حال و احوالتون چطوره ؟ خوب هستید انشالا . تصویر بالا رو که می بینید عکس خواهرزاده عزیز و دلبند من آقا طه است که نمی دونید همه با این لباس چقدر واسش ذوق کردند . روز تاسوعا با این شکل و قیافه بردیمش تو خ شمس آبادی تو مراسم سپاه . وااااااااااااااااااااای که هر دسته ای می یومد باهاش عکس می گرفتند . من که ندیدم ولی مامانش می گفت یه روحانی بعد از عکس گرفتن لپشو کنده اونم در کمال پرروئی زده رو دست روحانی بنده خدا و گفته : اه !!!!!!!!! ( به فتحه الف ) . طه تو خانواده ما مثل من می مونه تو خانواده مامانم اینا . هر دومون نوه اول و عزیز دردونه فامیل بودیم . من از بچگیام یه چیزی حدود 5 تا آلبوم عکس دارم . تو هرموقعیت و هر پوزیشنی ازم عکس گرفتند . آخه من بودم با دوتا خاله و چهار تا دائی مجرد که با دائی کوچیکم 9 سال اختلاف سن داشتم . هنوزم که هنوزه جایگاهی که من توی نوه ها دارم هیچ کدوم دیگه از نوه ها ندارند . یه کم خودمو تحویل بگیرم نه ؟؟؟؟؟!!!!!! دیشب شب یلدا بود . .............. پارسال بابک و خانوادش واسه من شب چله ای آوردند دیشب مامانم اینا . میوه و شیرینی و آجیل و 2 تا کادو از طرف مامانم و مریم . هر دوشونم از همون لباسائی که دوست دارم . با این گوشی نمی تونم عکسا رو به کامپیوتر منتقل کنم والا عکسشونو می ذاشتم . هر دو تاش قشنگن . مال مریم یاسی صورتی و مال مامان فیروزه ای . هر چند یه اتفاقی که واسه من خیلی گرون تموم شد و البته از شب قبلش آب می خورد بدجور اعصاب منو و بقیه رو بهم ریخت ولی خوب اشکالی نداره . دنیا دارمکافاته . چیزی که عوض داره مطمئنا گله نخواهد داشت !!!!!!!!!!!!! منم وقتی بدونم یه نفر از روی قصد و منظور یه کاری رو انجام میده به شکل بسیار خفنی مترصد جبران و تلافی می مونم . می دونم این روزا کلا زندگی به هیچ کس خوش نمی گذره ولی خوب بعضیا کمتر بعضیا بیشتر . حضرت علی (ع ) تو یکی از حکمتهاشون توی نهج البلاغه می فرمایند : در مصیبتها یا مانند خردمندان صبور باش یا مانند چهارپایان بی تفاوت . حالا من نمی دونم کدومش بهتره . صبر نتیجه خیلی خوبی داره ولی خیلی هم سخته . نمی دونم چرا : گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی بدون قرعه به نام تو می شود .......... دوباره حال و روزم داره بهم می ریزه . دلم هوای یه سری چیزائی رو کرده که واسه همیشه از دستشون دادم . خدایا شکرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت . امروز از سرکار که اومدم جائی نرفتم . بابکم خونه است . خالم حالش خوب نبود رفتم آمپولشو زدم و اومدم . حالام که اینجام . شب میخام کوکوسیب زمینی درست کنم . هر کی دوست داره بفرما . خوب دیگه . حوصله بیشتر نوشتن ندارم . فعلا تا بعد ..........
موضوع مطلب : |
||