درددل آخرین مطالب آرشیو وبلاگ
پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ
چهارشنبه 91 شهریور 22 :: 9:7 عصر :: نویسنده : بهار
سلام . ممنون از نظرای دلداری دهنده همه تون . ببخشید که تک تک جواب ندادم چون اصلا جوابی واسه کسی ندارم . زهره راست میگه . من هر بار هر مشکلی از طرف هر کسی تو زندگیم پیش میاد کلا می زنم به سیم آخر و تمام غصه ها و ناراحتیهای از بچگی تا الانم میاد تو ذهنم و یهو به جائی می رسم که فقط تنها چاره اش رو تو مردن می بینم . ولی خوب وقتی یهو همه چی دست به دست هم میده وقتی تمام چیزائی که تو ذهنته یهو به هم می ریزه و یه جور دیگه میشه اون وقته که یه جورائی زندگی واسم میشه کلاف سردرگم . وقتی چیزی بهم نسبت داده میشه که واقعیت نداره ، وقتی خیلی مواقع باید ملاحظه خیلی چیزائی رو بکنم که تقصیر من نیست ....... ولش کن . شماها که از حرفام سر در نمیارین پس چه کاریه اینقدر بگم و دیگران رو هم ناراحت کنم . بهرحال ممنون از همه تون . این وبلاگ و این دوستان رو خیلی دوست دارم واسه همین چیزا . چون وقتی خیلی داغونم نوشتن تو وبلاگ یه کم سبکم می کنه و بعد نظرات دوستای خوبی مثل شما آرومم می کنه . مطمئنم که من هیچ وقت دوست خوبی واسه شماها نبودم ولی از ته قلبم میگم که همه تونو خیلی خیلی دوست دارم چون بهترین دوستانم هستید ........ قربون همگی ....... موضوع مطلب : |
||