درددل آخرین مطالب آرشیو وبلاگ
پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ
یکشنبه 92 فروردین 25 :: 10:42 صبح :: نویسنده : بهار
سلام . وانیا خوابش کوتاهه منم مجبورم تند تند بنویسم . امشب پرستوی علی از آشیان پر می کشد موضوع مطلب : سه شنبه 92 فروردین 20 :: 10:27 عصر :: نویسنده : بهار
سلام . باور کنید قصد داشتم تو عید باهر کدوم از لباساش که تنش می کنم یه عکس قشنگ ازش بگیرم ولی مگه گذاشت این دختره ؟؟؟؟ اصلا آروم نمی گرفت که ازش عکس بگیریم . همینا رو هم به بیچارگی گرفتیم ازش ........ این لباس رو خواهرم مریم از شیراز واسش آورده . این عکسای روز دوم عید تو پارک رجائی اصفهانه . عکس وانیا با لباسی که دائیم اینا واسش عیدی گرفته بودن تو آبادان این لباس رو خواهرم مینا واسش از مشهد آورده وانیا با لباس مادرزادی وانیا توی راه برگشتن از آبادان توی ماشین در حالی که به شدت کثیف بود ... این لباسا رو هم زهره واسش آورده یه لباس عروس هم واسش خریدیم که عینا خود لباس عروسه فقط تو سایز کوچیک ازش با اونم عکس گرفته بودم حالا هر چی می گردم عکسش رو پیدا نمی کنم . اگه پیداش کردم اونم می ذارم . یافتم ...............
مدل جلوی لباس عروسش
طرح پشت لباس عروسش
موضوع مطلب : جمعه 92 فروردین 16 :: 1:21 عصر :: نویسنده : بهار
سلام . سال نو همگی مبارک . خیلی وقتم کمه . خونه خاله دعوتیم و هنوز نرفتیم . وانیا رو فرستادم اونجا تا دو کلام بنویسم و برم . موضوع مطلب : |
||