سلام بهار جون
پستت رو خوندم . مي دوني قشنگ ترين حسي که توي پستت بود و من خيلي دوسش داشتم چي بود ؟ مهري که خدا از خودش توي دلت گذاشته ...
من بچه تر از اوني هستم که بخوام واسه شما حرف بزنم ولي اين احساسي هست که درست يا اشتباه از وضعيت فعلي شما توي ذهنم نقش بسته :
مي دوني بچه ها وقتي توي سن رشد هستند و مخصوصا نزديک به بلوغشون درد هاي استخواني دارند (پسر ها بيشتر اين دردها رو حس مي کنند) . احساس من اينه که شما تازه داري رشد مي کني ... اين درد ها درد رشدت هست ... خيلي مهمه که اين دوران رو چطوري بگذروني ... اگه خوب بگذروني خوب رشد مي کني والا توي همين نقطه و اندازه باقي مي موني ...