• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : سلام ..............
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي

    • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بهار 
    به به مي بينم که آقا بابک انجام وظيفه نمي فرمايند؟؟؟؟؟ يعني چي اونوقت؟؟يه خانوم اينهمه از خود گذشتگي کنه زحمت بکشه خونه همسرش بعد تازه نق و نوق هم بشنوه!!!! يعني چي که يه آقا فک مي کنه هرچي ناز داره بايد واسه خانوومش بياد؟؟ ما خانوما بيجا کرديم نازکش باشيم . بابا اصلا ناز و نوز مخصوص خانوماست ها!! زيبنده آقايون نيست. تازه شم هر کي افتخار ازدواج با يه خانوم کارمند و با اينهمه کمالات رو پيدا مي کنه بايد کلي شکر گذار خدا باشه و هواي خانومشم تو زندگي داشته باشه. کار بيرون و اشتغال همينجوري هم خانوما رو اذيت مي کنه کار خونه و همسرداري و ... هم که قربونش برم بر هيچ انساني پوشيده نيست که چقدر سخته ( هر مادري مي تونه اينو شهادت بده که کار خونه و همسر داري و... هزاران بار سخت تر از کار بيرونه )پس وظيفه که مرد خوب اقتضا مي کنه که هواي همسرش رو داشته باشه تا کمتر اذيت شه!! نه اينکه خودشم بخواد باري باشه به عوض يار.......درسته که کار آقايونم سخته و خانوما بايد در نقش همسر نمونه هواشونو داشته باشن و کلا اصل ازدواج و زندگي مشترک بر اين اصول استواره که زن و مرد بايد هواي همو داشته باشن و نسبت به هم مث يه لباس باشن ( البته نه از نوع پاره پوره ش ها. از نوع بسيار شيک و باکلاسش )اما بازم خانوما حساس تر و شکننده ترند. بابا هواي خانومتونو داشته باشيد ديگه .اه بچه هاي بد... چه معني داره .... ( قاط زدم ديگه ها)
    ولي همه اينا اوايل زندگي هستش مي گذره. بقول معروف ميگن چون مي گذرد غمي نيست
    پاسخ

    سلام عليكم . اي ول . خيلي قشنگ گفتي . بابك ميخونه ميگه واااااااااااي يكي بود دوتا شد . زينت كم بود هي بهار بهار مي كرد بهار خانومم اضافه شد !!!!!!!!! حال كردم . كلي وقته داره دنبال يه شكلك عصباني مي گرده بذاره تو وب كه يعني عصبانيه ولي كپي پيس نميشه !!!!!! آخ جون . دستت درد نكنه بهار جان . راستي من نمي دونم چرا هر چي اس بت ميدم بهت تحويل نميشه . مي بيني گاهي وقتا بت تك مي زنم ولي بازم نميشه . يه بار بايد مفصل تلفني حرف بزنيم ولي يه موقع كه هم من آزاد باشم هم تو . ممنون از حرفات و التماس دعا ...
    + رزا 
    سلام وبلاگ قشنگي داري به منم سري بزن.[قلب][بوسه]
    + بهار 

    سلام خانوم

    مبارکا باشه تغييرات جديد دفتر کار همسر محترم. مبارک باشه آقا بابک. ايشاله به دل خوش و خير و برکت.

    خسته نباشيد هر دو تون و مخصوصا بهار جان که کارش مضاعف بود در نقش همسر نمونه ايفاي نقش عالي داشته. ايشاله آقا بابک هم از شرمندگي شون درميان ديگه......

    پاسخ

    سلام عزيزم . مگه تو مدينه فاضله زندگي مي كني عزيزم كه منتظري از شرمندگيم دربياد ؟؟؟؟؟؟؟ كدوم مردي رو تو كل تاريخ سراغ داري كه بتونه از زحمتهاي خانمش اقلا تشكر خشك و خالي كنه چه رسد به درآمدن از شرمندگي !!!!!!!!!!! اي بابا دست رو دلم نذار كه به شدت خفني خونه و هر روزم بدتر از قبل ميشه ........ تا خونه مامان جوناشونن هر چي بذارن جلوشون و هر بلائي سرشون بيارن تشكرم مي كنن ولي واسه ما ادا اطوار ميان !!!!!! بذار هر كار ميخان بكنن من يكي حال و حوصله هيچي رو ندارم ديگه ...... تو خوبي ؟؟؟؟ اوضاع روبراهه انشالا . اينقده دلم ميخاد ببينمت كه نگو ....... من كه نمي تونم بيام اقلا تو يه سفر دانشجوئي جور كن بيا .
    + زينت سادات جعفري 

    سلام ...

    ميگما به به کلي خبره اونورا ... من اينجا تک و تنها!!!!

    بخاطر درس رفتم خونه مامانجون ... خيلي کم به نت دسترسي دارم ... ببخش اگه کم ميام!

    بهار خيييييييلي مواظب خودت باش! دلم تنگوليده واسه ت!‌ بهونه جورکنيد پاشيد بيايد اينجا ديگه!

    آخي يادش بخير اون دفعه تو داشتي بيخيال اومدن ميشدي بابک خان نذاشت!

    هيييييييي!‌ بابک خان بيا يه کاري بکن دوباره ما همو ببينيم! ثواب (شايدم صواب) داره!

    بهارجان ميدوستيمتان

    بوووووووس

    پاسخ

    سلام خانم چه عجب . مشرف فرموديد . خواهش مي كنم خانم خواهش . بابك خان فعلا به شدت درگير كار دفترشه . منم يادش رفته چه رسد به رفقام و قم و ........ اي خواهر ........ دست رو دلم نذار كه خونه .
    + زهره 


    من که مشهد نرفتنم واسه گرفتن پولش نبود

    ديگه هرکي ندونه تو که خوب مي دوني......................

    پاسخ

    اگه من تو رو مي شناسم تو هم منو مي شناسي كه منظورم پول نبود كفله جان . منظور من لج و لجبازي با امام رضا و خدا و ارزش معنوي بود نه پول . البته حالا كه خوندم ديدم نوشتم پول . بله حق با شماست من اشتباه نوشتم ولي باور كن منظورم ارزش معنوي بود نه اينكه واسه پولش نرفتي !! مردشور اين پولو ببرن كه همه رو بيچاره كرده .......
    + زهره 

    سلاملکم

    خوب هستين انشاالله؟

    (اين مدل احوالپرسي کردنم هم از بس بعضيا مي گن ، افتاده توي دهنم!)
    کارا روبراه شد؟

    راه افتاد ديگه دفتر؟

    تابلو چي شد؟...ديدين کيفيتش پايين بود؟

    من شماره مجوز رو هم طبق هموني که توي اصلش بود جداش کردم با -

    نمي دونستم بايد جدا باشه يا نه...

    امروزم زنگيدم با وصالي که مشهده حرف زديم..ميگفت خيلي جات خاليه..گفتم خر شدم نيودم ؟ گفت آره!

    بعدشم ااااااااااااااينفده دلم سوخت که چرا نرفتم!

    نشستم کلي گريه کردم...نه که دنبال بهونه هم ميگشتم!!!
    بابا اينا که ظهر اومدن فکر کردن يکي مرده که من اينجوري گريه کردم!!!

    والللللللللللا

    همينا ديگه///

    پاسخ

    عليك سلام . بله از زحمات شما دفتر راه افتاده ولي حالا چي بشه نمي دونم . تابلو هم من نمي دونم از بابك بپرس .......من اگه جاي تو بودم رفتن مشهد رو ترجيح مي دادم به پولش . منم ميگم خر شدي نرفتي .....البته دور از جون .....گريه هم خوب كردي اقلا دل آدم يه كم خالي ميشه .