• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : سلام ..............
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلاملکم

    خوب هستين انشاالله؟

    (اين مدل احوالپرسي کردنم هم از بس بعضيا مي گن ، افتاده توي دهنم!)
    کارا روبراه شد؟

    راه افتاد ديگه دفتر؟

    تابلو چي شد؟...ديدين کيفيتش پايين بود؟

    من شماره مجوز رو هم طبق هموني که توي اصلش بود جداش کردم با -

    نمي دونستم بايد جدا باشه يا نه...

    امروزم زنگيدم با وصالي که مشهده حرف زديم..ميگفت خيلي جات خاليه..گفتم خر شدم نيودم ؟ گفت آره!

    بعدشم ااااااااااااااينفده دلم سوخت که چرا نرفتم!

    نشستم کلي گريه کردم...نه که دنبال بهونه هم ميگشتم!!!
    بابا اينا که ظهر اومدن فکر کردن يکي مرده که من اينجوري گريه کردم!!!

    والللللللللللا

    همينا ديگه///

    پاسخ

    عليك سلام . بله از زحمات شما دفتر راه افتاده ولي حالا چي بشه نمي دونم . تابلو هم من نمي دونم از بابك بپرس .......من اگه جاي تو بودم رفتن مشهد رو ترجيح مي دادم به پولش . منم ميگم خر شدي نرفتي .....البته دور از جون .....گريه هم خوب كردي اقلا دل آدم يه كم خالي ميشه .