• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : من برگشتم .....
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بهار خوبي شمااااااااااااا؟ اينجا که چيزي ننوشتي گفتي بيا کلي واست جواب نوشتم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حالا منم توي همونجا (وبلاگمون) برات نوشتم
    پاسخ

    عزيزم منظور من همون جواباي اون پائين بود که نوشتم ديگه که تو هم يه بار ديگه جوابمو دادي . حالا شما خوبي عزيزم ؟؟؟؟؟!!

    سلام بر خانوم هاشولي پاشولي .... چطوريايي؟ نه خسته هاشولي جوني...
    پاسخ

    سلام . همچنان هاشولي پاشوليم جيگر .

    عليک سلام

    بازم خدا رحمت کنه هردوشونو...از وقتي گفتي دل منم خيلي سوخته واسه شون..مخصوصآ اون دختري که توي خونه ست...خدا نخواد واسه هيچ خانواده اي

    تازه ماکاروني ها خيلي هم خوشمزه بود! چرا بيخودي حرف ميزني؟
    حالا خدا قسمت کنه دستپخت من رو بخوري..قدر عافيت دستت مياد

    راستي اين همه حرفيديم يادم رفت بگم شايد اون هفته با داداش برم تهران..يک روزه...ميرم پيش رويا و اگه شد اکرم و اينا...
    هنوز قطعي نيس اما دلم مي خواد بشه برم...

    بابت الطاف بي شائبه تون راجبه دوستي با من هم ممنون

    اميد که بتوانم دوست خوبي براي شما باشم (شکلک يه زهره ي جو گير )

    راستي

    بابت سوغاتي هم ممنون خوشگل بود .. شکلات گورخريا هم که جاي خود دارد

    چقده حرف زدم

    کاري نداري فعلآ؟

    به اميد ديدار

    پاسخ

    و رحمه ا.... !!!! آره واقعا خيلي جانسوزه . خاله ام زنگ زده ميگه بچه هاش هر روز بدتر و بي تاب تر ميشن . پسراش ديگه بدتر از دختراش . ولي چه ميشه کرد جز صبر . از دست کسي کاري برنمياد . اميدوارم خوشمزه بوده باشه . دستپخت تو هم خدا نصيب نکنه قسمت بشه ( چشمک ) خوب به سلامتي رفتي تهران سلام منم به تهرون برسون . هر چند که خودت مي دوني چي ميخام بگم ولي خوب ....ضمنا همين الانشم دوست خوبي هستي نياز نيست اميدوار باشي !!!!سوغاتيم قابل شما رو نداشت عزيزم ......ضمنا من از اولشم کاري نداشتم ......
    برو بابا !
    کي ناراحت بشه؟ چرا ناراحت بشه ؟ از کي ناراحت بشه ؟ ...
    حالا يه چي گفتم ...
    آقا بابک لطف دارند
    فردا امتحان دارم مي بيني تو رو خدا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    کي تموم بشه خلاص بشم
    پاسخ

    خوب خدا رو شکر که ناراحت نشدن . انشالا امتحانتم خوب ميشه تموم ميشه بعدها هي ياد اين روزا رو مي کني ......
    + توتي 
    تازه بهار خانوم کشف کردم يه وبلاگ ديگه هم داري!
    پاسخ

    يه وبلاگ ديگه داشتم ولي ديگه نمي نويسمش . من بچه اولم . مريم دوم مينا خواهر آخريه بعد داداشم ولي يه همکار هم به اسم مينا دارم ولي اين دو تا يکي نيستند يکي همکارمه يکي خواهرم . آمانج يه اسم کرديه به معني آرامش البته اون کرد نيست ولي خوب خانوادش اين اسم رو گذاشتند روش . آ ما ن ج روي ن و ج علامت سکون بذار . اگه سوال ديگه اي هم داري با کمال ميل جواب ميدم عزيزم .
    + توتي 


    سلام

    راستي بهار اسم واقعيت واقعا بهاره؟

    آرشيوتو خوندم!!!! يه چيزايي کشف کردم!

    تو بچه اول خونواده اي؟ پس مريم خانوم از شما کوچيکتره؟ قبلا فک مي کردم بزرگتره! بعدش مگه يه خواهر ديگه هم داري به اسم مينا؟ همکارته تو بيمارستان؟

    چقد سوال برام پيش اومده! آها بعد اسم زن داداشت آمانج هست؟ معنيش چيه؟ نشنيده بودم تا حالا

    تموم شد!!!!

    پاسخ

    حالا چرا خصوصي پرسيدي ؟ چيزاي بدي که نيست . با اجازت عموميش کردم راستي اسم اصليمم واقعا بهاره است ولي خيليا بهار صدام مي کنن .
    + توتي 
    سلام بهار جونم
    قربونت برم زيارتت قبول!
    خيلي دلم تنگ شده بود واست
    ممنون بابت انجام سفارشات
    خوشحالم بهت خوش گذشته ايشالا هميشه شاد باشي
    در مورد اون همکارت و خانومه که فوت کردن خيلي ناراحت شدم عمرشون تا اينجا بيشتر نبوده خدا بيامرزتشون
    پيش مام بيا باشه؟
    پاسخ

    سلام عزيزم . ممنون گلم . تو خوبي ؟ انشالا قسمت خودت بشه بري و دعا کني . پيش تو هم ميام چشم . فقط اگه امشب نشد بعدا ميام بخدا اين چند وقت خيلي گرفتار و خسته ام . انشالا يه کم فارغ البال بشم مفصل ميام پيشت .

    آخي

    پس آخرش رحمت خدا رفت خواهر سيد؟

    هرچند با اينايي که ازش مي گفتي راحت شد اما خب به قول تو بيچاره بچه هاش..............

    در مورد اون همکار هم که ...........

    خدا رحمت کنه هردوشونو

    پاسخ

    اره رحمت خدا رفت و ديروزم من و مامان و بابا و عماد رفتيم قم فاتحه . شش صبح رفتيم و 8 شب خونه بوديم . خدا براي هيچ خانواده اي نخواد که خيلي سخته . نمي دوني که اين 6 تا بچه و خواهرهاش چه مي کردند . ديشب تا حالا بدجور اعصابم خط خطي شده . واقعا که خدا واسه کسي نخواد . ضمنا تو ديگه چي ميگي که از همه دوستاي من دوست تري ؟ هم نتي هستي هم حضوري هم اسي هم همه چي ؟ کي من تو رو انداختم تو خاک انداز نکبت حرف بيخود مي زني ؟؟ امشبم که اينجا بودي و دستپخت ناجور منو تحمل کردي فقط حيف پس گردني يادم رفت بت بزنم يادم باشه دفعه ديگه جبران کنم !!!!!!!


    سلاملکم

    زيارت قبول...

    خيلي خوشحالم که بهتون خوش گذشته...

    بله ديگه رسمآ با تعريفت از دوستان مجازي دوستان قديمي رو کردي توي خاک انداز ديگهههههههه؟!!!

    باشه!!!!
    ممنون که به يادم بودي

    ايشالا هميشه اوضاع بر وفق مراد باشه...

    سوغاتي منم نگه مي داري تا بيام

    راستي ممنون از پست هاي با طول متعادل که ميذاري

    پاسخ

    سلام عزيزم . ممنون از لطفت . خوبي ؟ ببخشيد خيلي دير جواب دادم نشد بيام وب . اون شب به ما هم واقعا خوش گذشت . جريان اون ژيان رو هم که آقا مسعود گفتند واسه هر کي تعريف کردم بريده بود از خنده . اون مسير رو هم من اينطوري نوشتم خنده دارتر بشه نکنه ناراحت شده باشين خداي نکرده ؟؟ قصدم شوخي بود بخدا . بهرحال فقط آرزو مي کنم هر چه زودتر تو اصفهان ببينمتون تا از خجالتتون دربيايم . بابک از روزي که برگشتيم هر روز ميخواد به آقا مسعود زنگ بزنه هي فراموش مي کنه همش ميگه خيلي با معرفت بودند . بهرحال خيلي خوش گذشت . بازم ممنون .
    ببخشيد تصحيح مي کنم : وبلاگمون . (خيلي وقته وبلاگ مشترک شده ولي اينقدر که آقا مسعود نمي نويسه گاهي يادم ميشه )
    سلام عليکم و رحمه الله ...
    تسليت عرض مي کنم
    ...
    رسيدنتون به خير
    اينقدر تعريف کردي که خجالت زده شديم .
    خواستيم يه شب خوب داشته باشيد . خوشحاليم که بهتون خوش گذشته . آقا مسعود هم پستت رو خوند و گفت ( نظر لطفشونه ، خوشحالم که بهشون خوش گذشته ) .
    ولي ...
    ولي تحريف کردي ها!
    اولا که داشتيم راه رو درست مي رفتيم که آقا مسعود از نزديک ميدون بسيج (ميدون برق) برگشت که به شما نشون بده اومدنا از کجا آوردمش و مثلا منو ضايع کنه !!! اين شد که رفت توي کوچه پس کوچه و راه رو گم کرد ... عاقبت در افتادن با مليحه همينه ديگه!!
    بهلههههههههه
    راستي جواب نظر پرمحبتت توي وبلاگم رو هم دادم دوست داشتي بخون
    بهار جون اون شب به من و مسعود واقعا خوش گذشت . از اينکه با شما بوديم واقعا لذت برديم . واسه من که محشر بود و به ياد موندني . خيلي وقت بود يه تفريح و شادي به اين بزرگي نداشتم . خيلي وقت بود به اندازه ي اون شب نخنديده بودم . خيلي وقت بود اينقدر بهم خوش نگذشته بود.
    کاش واسه شما هم اينطوري بوده باشه.

    خب به سلامتي زيارت قبولي شکر خدا که بهتون خوش گذشته. ان شالله هميشه شاد باشيد

    خدا بيامرزه همکارت و اون بنده خدا فاميلتون رو . خيلي ناراحت کننده اس . خدا سايه هيچ پدر ومادري رو از سر بچه هاش کم نکنه


    پاسخ

    سلام ممنون عزيزم . من که ديروز فقط در حد چند دقيقه تو رو توي قم زيارت کردم ولي اينقدر هاشولي پاشولي و خسته بودم که نفهميدم چي شد . شرمنده کشوندمت تا اونجا فقط براي چند دقيقه . ببخش تو رو خدا . انشالا تو بيا اصفهان مفصل همديگه رو ببينيم .