• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : هووووووووووورررررررررررررااااااااا
  • نظرات : 2 خصوصي ، 20 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    آخ بهار يه چيزي واست بگم ...
    يکي دو هفته پيش دکتر هوشيار (بهترين استادي که تا حالا ديدم و داشتم) منو توي راه پله هاي دانشگاه ديده و کلي سلام و احوال پرسي کرديم ، گفت امتحان داري ؟ گفتم آره گفت انشاءالله موفق باشي ، بعد يهو گفت راستي پسرت چطوره؟ حالش خوبه ؟ بزرگ شده ؟ ... منو ميگي اينطوري استاد؟ من ؟ پسر؟ شيب؟ ... استاد ميگه مگه تو نبودي که يه پسر کوچولو داشتي ؟ گفتم نه استاد!!! گفت پس اون که پسر داشت کي بود؟ گفتم منظورتون فهيمه فلاني هست ؟ گفت آررررره راست ميگي اون پسر داشت ، بهش سلام برسون ...
    کلي حرفاي ديگه هم بينمون رد و بدل شد بماند ...
    از اين ميگم که منم پسر دار شدم خودم خبر نداشم!!!
    ولي خداييش بعدش که بهش فکر کردم اينقدر دلم خواست واقعا يه پسر مي داشتم !!!!!!
    يه لحظه شيرين اومد به دهنم
    پاسخ

    در مورد بي ادبي بايد بگم بي ادب نشدم فقط خواستم يه کم احساس صميميت بيشتر بکنم ولياگه تو دوست نداري باشه همون طور مثل قبل با کلاس حرف مي زنيم . اما در مورد استادت خوب پيش مياد از اين اشتباه گرفتنا ولي خوب احساست هم يه احساس واقعيه . اتفاقا امروز با دو تا از همکارام توي سلف نشسته بوديم و داشتن به شدت بهم روحيه مي دادن که کجاي کاري حالا شش ماه ديگه مي فهمي چه بلائي سرت اومده ولي بعد خودشون مي گفتن همه اين سختيها رو مي کشي ولي همين قدر که اولين لبخند رو بهت مي زنه يا بهت مي گه مامان همه چيز يادت ميره و فقط اون حس قشنگ باقي مي مونه . جالبه که بلا استثناء تمام مادرا با وجود همه سختيائي که کشيدن همينو ميگن . منم همه اينا رو مي دونم واسه همينم بود دلم نميخاست مادر بشم چون مي دونم بچه که بياد ديگه براي مادر خودي وجود نداره همش ميشه بچه بچه بچه .......بهرحال خدا رو واسه همه نعمتائي که بهم داد شاکرم . من نسبت به خيليا سختي اي نکشيدم اميدوارم همه مادراي باردار به خوبي و خوشي و سلامتي و راحتي اين دوران و زايمان رو پشت سر بذارن و مادراي خوبي واسه بچه هاشون باشن . منم همينطور بشم .