• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : امان از دست اين زهره .......
  • نظرات : 1 خصوصي ، 11 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + خود صاحب وبلاگ 
    خوب سلام عليکم . اين دفعه دلم خواست خودم واسه خودم پيام بذارم از نظر کسي اشکال داره ؟؟!! عصر جمعه است حوصلم به شدت سررفته . صبح تا حالا هم مهموني بودما ولي شب خونه مامان بابک دعوتيم و باز سررفتن حوصله من اونجا و سخت و دير گذشتن لحظات . مي دونم اون بنده خدا هم تنهاست و حوصلش سر ميره ها ولي خوب چکار کنم که من عادت به محيطائي به اين ساکت و خلوتي و سوت و کوري ندارم . تازه اون بنده خدا از شدت تنهائي وقتي به ما مي رسه دلش ميخاد درددل کنه و از دردهائي که کشيده بگه اون وقت ديگه من افسردگي هم مي گيرم . فکر کن !!!!
    الان هم اصلا حسشو ندارم بگم چرا به زهره فحش مي دادم . خوب تقصير خودشه بشينه تو خونشون نياد تو خواب من تا فحشش ندم .