وبلاگ :
درددل
يادداشت :
من شانس ندارم .......
نظرات :
2
خصوصي ،
13
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
پرستار (دانشجوي کارشناسي پرستاري
ولي در مورد جهيزيه که گفتي اينجا اونطوري رسم نيست هر دوتا خونواده کمک مي کنن . ولي خوب خونواده عروس بيشتر دستشون توي چيدن هست که طبيعيه.
ولي خوب منم جاي تو بودم با اينکه بينهايت مادرشوهرم رو دوست دارم اما از اينکه بدون مشورت با من يه چنين قولي شوهرم بده عصبي ميشم.
چون خودش مي دونه اگه بدون مشورت کاري بکنه که احتمال بده ناراحت بشم زندگي رو سياه مي کنم همچين کاري نمي کنه مگر قبلش مشورت کنه يا بعدش يه کاري بکنه که از دم در بياد
اينکه گفتم زندگي رو سياه مي کنم واقعا گفتم ها! اصلا يه دختر مزخرف و قاطي و داغون و عصبي هستم که نمي دوني!
پاسخ
بابک هم خدائيش خيلي همه جا هواي منو داره ولي خوب من احساس مي کنم اون شب بدجور تحت تاثير بغض مامانش قرار گرفته بود چه مي دونم حالا که گذشت اون بنده خدا هم نيومد ..