باز زدي دنده غر غر؟
در اينجاست که شاعر ميگه:
دائمآ يکسان نباشد حال دوران..غم مخور!!
همين واحد تبليغات و اينا بود که منو به جواب منفي رسوند!!
ولي خودمونيم بهار ! توي اين پست آنچنان از آقا بابک تعريف کردي که هرکي نشناستش فکر ميکنه خيلي خودخواهه و خيلي هواتو نداره!!!البته در بعضي مواردم راست ميگيامن ميگم خب مگه چقدر واسه آدم ميتونه سخت باشه که کاري رو بخاطر طرف مقابلش انجام بده؟!!!آخه مثلآ يکي از مشکلات مهناز هم اينه که هميشه دلش ميخواسته يه روز صبح زود (قبل از طلوع) کوه صفه باشه و توي اين 15سال زندگيشون حسن آقا هيچ وقت نبردنش!!!!!!!
چه عرض کنم والا