• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : خيلي خسته شدم خيلي .........
  • نظرات : 4 خصوصي ، 23 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چي بگم بهار جان ... اما بازم ميگم هر کسي يه عيبي داره . ميدونم اينکه همسرت نميتونه ارتباط خوبي با خانواده ت برقرار کنه عيب بزرگيه ميدونم تحملش برات سخته اونم تو اين زمان که نياز به کمک و توجه ديگران داري اما غصه خوردن چه چيزي رو تغيير ميده عزيزم تو با اين غصه خوردنا فقط روحتو نابودميکني ...
    يعني راه حلي براي تغييرش نيست؟ تاحالا راهي رو امتحان کردي؟؟
    پاسخ

    بابک توي يه دوره يهو اينقدر تغيير مي کنه و خوب ميشه که همه اين تغيير رو به وضوح حس مي کنن ولي نمي دونم يهو چي ميشه که کلا از اين رو به اون رو ميشه . من نمي گم همه کارها و رفتارهاي خانوادم درسته و همه کاراي بابک غلط ولي من فقط ازش ميخام مردم دار باشه منم هر جائي حس کنم خانوادم مقصرن خيلي سريع باهاشون حرف مي زنم و بخدا اونا گوش و رعايت مي کنن ولي رفتاراي بابک داره کم کم خيلي زشت و ازار دهنده ميشه اونم با کي با مادر و خواهر من . خواهري که شوهرش خود بابک هم مي دونه که هر چقدر بتونه نه تنها براي من و بابک براي هر کس از دستش بربياد کمک و محبت مي کنه ولي چه کنم که رفتاراي بابک داره اثر همه چيز رو از بين مي بره ...