• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : امان از .........
  • نظرات : 4 خصوصي ، 22 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فروغ 
    بهار جان...شوخي رو بايد با کسي کرد که اهل شوخيه من به اين اعتقاد دارم در غير اين صورت تمام معادلات بهم ميخوره..ولي خوب اين چيزا هم پيش مياد ديگه در مورد طه هم...شوهر منم خيلي اوايل رو حسين حساس بود که نورا رو اذيت نکنه والا ما که تو يه خونه هستيم قضيه حادتره مثلا نورا اون اوايل يه خواب راحت نداشت همش حسين ميرفت بيدارش ميکرد و کاراي ديگه ما هم اوايل بيشتر نهي و دعواش ميکرديم که ديديم فايده نداره الان تا ميخواد به نورا پيله کنه شوهرم حواسش رو با يه بازي خاص پرت ميکنه...مگه نميگي شوهرت طه رو دوست داره بهش بگو هر وقت نگران وانيا ميشه طه رو با خودش مشغول کنه با بازي بيرون بردن حرف زدن...اي خواهر بزار اون مبين بزرگ شه مشکل اصلي اون وقت ميشه مبين مو کشيدن و زدن و هل دادن و دعوا سر اسباب بازي بين دوتا تا بچه همسن :))) خيلي بايد مراقبشون باشين
    پاسخ

    در مورد شوخي باهات موافقم ولي خوب بابک فکر نمي کرد باباي من اهل شوخي نباشه . در مورد طه هم من بارها به بابک همينو گفتم اونم تمام سعيش رو مي کنه حتي خودمم سعي مي کنم حواس طه رو پرت کنم ولي از يه چيزيم مي ترسم اينکه اگه زياد ازش دورش کنيم حساس تر ميشه و يهو تو يه لحظه تمام دق دلش رو خالي مي کنه واسه همين من سعي مي کنم هر دفعه اجازه بدم با احتياط بغلش کنه ببوسدش يا اين جور کارا . من حرفم اينه که حالا اگه يه دستي هم به سر بچه زد بچه چيزيش نميشه ولي بابک خيلي مي ترسه و اعصابش به هم مي ريزه و وقتي من عادي برخورد مي کنم فکر مي کنه من عاطفه مادري ندارم !!!!!!