• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : امان از .........
  • نظرات : 4 خصوصي ، 22 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    الان نظرات بقيه رو خوندم .خب درباره مسائل علمي پزشکي مليحه بيشتر از من سردر مياره . اما کلا اعتقاد دارم و دارم ميبينم وجود اميرعلي حتا ازار هاي کوچيکش چقدر زهرا رو ذوق زده ميکنه اگه من همش اميرعلي رو از زهرا دور کنم چطور ميتونم بعدا اونارو از لحاظ عاطفي به هم نزديک کنم در حاليکه الان دانشمندان دوران بعد از تولد رو هم براي برقراري ارتباط بين بچه ها دير ميدونن و ميگن بايد اين ارتباط از دوران جنيني شروع بشه اونوقت ما بزاريم بچه دو سه ساله بشه ؟ خب زهرا که دو ساله بشه اميرعلي 5 ساله ميشه بازم زورش از زهرا بيشتره ...

    درباره ي مريض شدن هم از بس ديدم بچه هاي خواهر شوهرم که همش نسبت به اين چيزا حساسه هنوز تو 10 12 سالگي هم همشون مريضن درحالي که زهرا و اميرعلي تو اين6 ماه يکي دو بار مريض شدن و من ميبرمشون دکتر اما از دکتر ميخوام زياد درمان دارويي براشون درنظر نگيره مگه درصورت لزوم و خودم هم بيشتر تب و سرماخوردگي هاي ويروسي رو سعي ميکنم بطور طبيعي کنترل کنم . درواقع فکر کنم به فرضيه ي بهداشت اعتقاد پيدا کردم و اميرعلي هم واقعا ايمني بدنش بالاتر از خيلي بچه هاي ديگه ست.

    پاسخ

    منم دقيقا همين نظر رو دارم هميشه بچه هائي که بيش از حد تي تيش ماماني و حساس هستن بيشتر از بقيه بچه ها هم در معرض خطر و بيماري و اصلا يه جورائي يبس و نچسب هستند منم خيلي بدم مياد بچه م اين طوري بار بياد . يا اينقدر لوس ميشن که با هر چيزي صداشون ميره بالا يا اينقدر بي دست و پا که هميشه يکي بايد جمعشون کنه . هر چيزي حد تعادل ميخاد نه شور شور نه بي نمکه نمک .... منم دلم ميخاد بچه با دارو دکتر خيلي مانوس نشه همون طور که من و باباشم خيلي اهل دکتر و دارو نيستيم و به قول تو مقاومت بدنامونم بيشتر از بقيه است ضمن اينکه خدا رو شکر کمتر هم بيمار ميشيم .