خيلي دوست دارم و هميشه ازت همه جا و پيش همه تعريف کردم شايد يه دليلش همين صبوري و اعتماد به نفسته.ميدونم که يه روزي به همه چيز مي رسي اونم خيلي زودواقعا که شوهر و دخترت خوشبختترينن چون تو رو دارن. هميشه مواظب خودت باش.بوس

خواهش ميکنم عزيزم تو هم برنامه خوب سراغ داشتي بگو

درسته براي تو سختتره همينه که اجر کارت رو بيشتر ميکنه .والا مني که بابام نماز اول وقت بصورت جماعت ونماز شبش هيچکدوم ترک نميشه هنر نيست يه نماز اخر وقت ميخونم .

خوش به حالت بهار

عزيزم برات خوشحالم خيلي هم خوشحالم

بهارجون منم همچين دوراني دارم ولي نه به شدت تو ولي خدائيش اراده تو رو ندارم ولي خوندن خاطراتت برام خيلي آشنا بود

سلام..

چه جالب.. منم تقريبا سرگذشتي مثل شما دارم با اين تفاوت که خانواده من مذهبي بودن و بدون دليل دوست داشتن منم مسلمون شناسنامه اي بشم و روي نماز هم خيلي تاکيد داشتن و من هرجوري بود از زير نماز خوندن در مي رفتم ولي خوب تقريبا به زور چادري شدم تا دوره دبيرستان که دلم ميخواست کشف حجاب کنم و يه جوري از دست چادر خلاص بشم ولي همون موقع ها بود که عاشق مرام و مسلک معلم هندسمون شدم و کم کم هم عشق به خدا.. يادمه اين معلممون هميشه اين شعر رو ميخوند..

تا که از جانب معشوق نباشد کششي.. کوشش عاشق بيچاره به جايي نرسد

خلاصه که خيلي خوشحال شدم که مثل خودمي.. انشالله توي ادامه راه زندگيت هم مقاوم و صبور باشي و لطف خدا همواره يارت باشه..

دام سخت است مگر يار شود لطف خدا

ورنه آدم نبرد صرفه ز شيطان رجيم

من تو يه خانواده ي کاملا کاملا مذهبي بزرگ شدم(البته براي هيچي حتا نماز مجبور نبودم) براي همين هميشه حس ميکنم هنر نميکنم که حجاب دارم يا نماز ميخونم تازه نمازم هم اول وقت نيست.اما تو خيلي چيزها رو خودت بدست اوردي افرين.خوش به سعادتت بهار

در بيابان گر به شوق کعبه خواهي زد قدم
سرزنشها کر کند خار مغيلان غم مخور