وبلاگ :
درددل
يادداشت :
اولين روز وانيا و مامان جون ..........
نظرات :
2
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
زهره
خب خذاروشکر که وانيا گريه نکرده و آروم بوده....حالا کم کم عادت ميکنه.
تو که تاديروز سالم بودي سرما کجا بود؟
راستي سر اون يه بارمصرفي و پوشکي و اينا هم رفتيم ديشب با مامان
پسره گفت 110 و 120 گفته خونه رو!
اما گفت بازم چندتايي هستن اين اطراف سراغ ميگيره و شماره داد که بزنگيمش منم شماره رو داد بخ ودش...
پاسخ
از اول صبح سرم درد مي کرد ولي از عصر به بعد علائم سرماخوردگي ظاهر شد . ديشبم دوتا قرص خوردم ولي بخاطر شيروانيا نمي خام قرص بخورم . خوب خداروشکر ک ه رفتين انشالا اوني که ميخاين گيرتون مياد .