وبلاگ :
درددل
يادداشت :
اولين روز وانيا و مامان جون ..........
نظرات :
2
خصوصي ،
10
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سارا
خوش به حالت بهار کاشکي مامان منم وقت داشت...
ان شالله خدا مامان و دختر نازتو برات نگه داره
پاسخ
عزيزم تو که خدا رو شکر فقط هفته اي دو روز خواهي رفت اونم موقت عيد و تعطيلات و تابستونم خونه اي من چي بگم که هر روز و هر هفته و هر ماه بايد برم ؟؟؟؟؟؟ هيچ کس واسه بچه مادر خودش نميشه هر چند مادربزرگها رو چشمشون نگه مي دارن ولي من دلم ميخواست خودم بالا سر بچه م باشم ....