• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : اعصاب خردياي سرکار
  • نظرات : 1 خصوصي ، 14 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     


    والا من که وقتي اين اعصاب خوردي هاي تو رو مي بينم يا چيزايي که مهناز ميگه از کار کردن بيزار ميشم!!!

    يا چرا راه دور بريم...خودم که يه هفته برم دانشگاه روز سوم نشده حتمآ يه دعوا با جامعي (مديرآموزش) دارم
    مشکل هم همينه که ما ميخوايم کارها رو از پايه و اساس درست انجام بديم و بقيه فقط توي اينن که ظاهر کار درست باشه واسه همينم همه ش اعصاب خورديه واسه مون...

    حالا به نظر منم يه جلسه کلي با همشون بذاري بد نيس حتي با حضور دکتر اشرفي....

    تازه وقتي هم طرفاتو ميشناسي که چه جوري ان سعي کن با پنبه سر ببري...هم کارتو پيش ببر هم لج اونا رو در بيار....

    پاسخ

    دقيقا مشکل همينه که وقتي ميخاي ضعفاشون رو رو کني و کار رو درست پيش ببري تو بده ميشي و بدگوييا شروع ميشه اما اگه سرتو عين کبک کردي لا برف اون وقت تو چقققققدر خوبي ! جلسه رو خواهيم گذاشت اما دکتر با اون مشغله خودش رو درگير نمي کنه ..