• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : شما بگيد من چکار کنم ؟؟؟؟؟؟؟
  • نظرات : 4 خصوصي ، 16 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    مي دوني بهار منم از اين بي سياستيهاي خودم و دور وبريهام به شدت ضربه خوردم و دقيقا همينايي که مي گي رو از سر گذروندم

    ايني که مشخصه هيچ کدوم از طرفين از سر عمد و جنس خرابي به اون طرف مقابل بدي نکردن پيش آمدها همه معمولي و روزمرگي بوده که در اثر بي سياستي به اين دلخوريها کشيده . من هميشه به خدا ميگم خدايا يه جو هم بهم سياست زنونه بدي بکار ببندمش ممنونت ميشم. ديدي اينهمه خانوما با سياست بدترين شرايط زندگي ها رو به گلستان تبديل مي کنن؟؟؟ سياسته که زندگيشونه پيش مي ندازه و زبون چرب و نرم و يه کم خويشتن داري. درسته مي دونم تو هممث مني ولي بايد بتوني خودتو عوض کني هم خودتو و هم شوهرت رو. رويه هر دوتون اشتباهه . بخصوص تو . که داري نکات مثبت زندگي ت رو نمي بيني و بعضا کاري مي کني که يواش يواش از دستشون بدي . اينو که مي دوني کفر نعمت از کفت بيرون کند کفران نعمت هم فقط به زبون نيست عملا داري اين کارو مي کني.

    ببين بهار ساده بهت بگم از دختراي با سياست دوروبريهات يادبگير به شوهرتم ياد بده. اين آريالابابک هم خيلي مقصره منم به اين رفتارش اعتراض دارم رودررو کردن مادر و همسر به جهت حتي دفاع از اوني که دوسش داره ( منظورم تويي اون مسلما تو رو به مادرش ترجيح ميده اينم نعمت بزرگي واست عزيزم ) کار به شدت اشتباهييه بايد به زبون بقول خودموني تو رو اينور آروم کنه و اونو اونور هر کدوم رو جداگانه. هرچي باشه اونم مادره و سختش مياد مخصوصا تک پسرش جو روش اينجوري باهاش صحبت کنه و رفتاراي اونم بدتر ميشه پس ببين اين بي سياستي اوضاع رو بدتر ميکنه و باعث ميشه مادر شوهرت هم بدبشه و روتون به هم واشه

    تو خودت هم بايد به در و دروازه عمل کني. کار خوبي مي کني که اينا رو به خانواده خودت نمي گي اونا در سالهاي اول زندگي مخصوصا اوايلش با دلسوزيهاشون بيشتر همه چي رو بهم مي ريزن . نوشتنش اينجا بهترين راه حل بود حداقل از هرکي يه نظر ميشنوي خودتم خالي ميشي.

    يه چيزي هم بگم بهار مگه تو بچه اي و به سن رشد نرسيدي که همش قهر مي کني. درسته شرايط ت بده ولي با حرف نزدن بجز غصه به خودت و شوهرت چيزي عوض ميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يه کم خودتو کنترل کن و با آقا بابک هم صحبت کن. خودت بايد آستيناتو بالا بزني و هم به اون و هم خودت سياستهاي زندگي رو ياد بدي و بهش عمل کني پوستتم کلفت کن و اين خورده چيزا رو تحمل کن. اينايي که تو گفتي بايد برات نهايتش اعصاب خوردي چند لحظه باشه نه مدتاي طولاني.