• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : از خوابيدن خسته شدم .........
  • نظرات : 2 خصوصي ، 15 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مليحه (پرستار) 

    سلام

    اينقدر خسته و بي حالم که حوصله ندارم سر حرفايي که گفتي نق بزنم که اين شود و آن شود ...

    ولي خوب کلا بهت حق ميدم يه کمي

    طول ميکشه تا بفهميد با هم چطوري باشيد ديگه اينقدر ناشکري نکن

    والا من تازه توي سال چهارم زندگي فهميدم که چطو باهاش حرف بزنم که هم بهم نه نگه هم از اينکه حرف من ميشه ناراحت نشه و خيلي چيزاي ديگه

    واي بهار اينقدر پست طولاني نذار همش بايد دنبال خطي که خوندم بگردم!!!

    فعلا حوصله پست گذاشتن ندارم بذار تار عنکبوت ببنده !

    پس کي مياي مشهد ؟ وسط کلاس هاي من حتما؟! شانس نداريم که!!!!

    پاسخ

    به به سلام مليحه خانم . خوبي ؟ بابا تو هم که کشتي ما رو با اين درس و دانشگاه البته من حدس مي زنم خستگيت بيشتر بخاطر اينه که دلت ميخاد خيلي زود تموم بشه و بساط زندگيت جور بشه واسه همين بهت سخت مي گذره ولي بعدها اينقدر حسرتشو بخوري حالا ببين . بعدشم عزيزم من که ناشکري نکردم راستشو بخاي توي تمام زندگيم هيچ وقت ناشکري نکردم شايد سر زبونم اومده ولي ته دلم هميشه هميشه شاکر بودم . بعدشم من وراجم اصلا نمي تونم پست کوتاه بنويسم خوب تو حواستو يه کم جمع کن جيگر . مشهدم آره دقيقا وسط کلاساي تو انشالا ميايم چون که تابستون شلوغه ميخام بذارم مهر و آبان که خلوت باشه بيام . نگران نباش بالاخره يه وقت آزاد پيدا ميشه همديگه رو ببينيم . من که اگه بيام حتما حتما بايد ببينمت مطمئن باش عزيزم . دلم کلي تنگوليده واست .