سلام عزيزم. ميشه بياي و نظرتو راجع به آخرين مطلب وبلاگم (دوست خوب) بهم بگي؟؟ خيلي ازت ممنونم. منتظرl
راستي اگه رمز هم بهم بدي بازم ممنونم
راستي
3ماهه شدن وانياي خاله هم مباررررررررررررررک
کجايي تنبل؟
الان نظرات بقيه رو خوندم .خب درباره مسائل علمي پزشکي مليحه بيشتر از من سردر مياره . اما کلا اعتقاد دارم و دارم ميبينم وجود اميرعلي حتا ازار هاي کوچيکش چقدر زهرا رو ذوق زده ميکنه اگه من همش اميرعلي رو از زهرا دور کنم چطور ميتونم بعدا اونارو از لحاظ عاطفي به هم نزديک کنم در حاليکه الان دانشمندان دوران بعد از تولد رو هم براي برقراري ارتباط بين بچه ها دير ميدونن و ميگن بايد اين ارتباط از دوران جنيني شروع بشه اونوقت ما بزاريم بچه دو سه ساله بشه ؟ خب زهرا که دو ساله بشه اميرعلي 5 ساله ميشه بازم زورش از زهرا بيشتره ...
درباره ي مريض شدن هم از بس ديدم بچه هاي خواهر شوهرم که همش نسبت به اين چيزا حساسه هنوز تو 10 12 سالگي هم همشون مريضن درحالي که زهرا و اميرعلي تو اين6 ماه يکي دو بار مريض شدن و من ميبرمشون دکتر اما از دکتر ميخوام زياد درمان دارويي براشون درنظر نگيره مگه درصورت لزوم و خودم هم بيشتر تب و سرماخوردگي هاي ويروسي رو سعي ميکنم بطور طبيعي کنترل کنم . درواقع فکر کنم به فرضيه ي بهداشت اعتقاد پيدا کردم و اميرعلي هم واقعا ايمني بدنش بالاتر از خيلي بچه هاي ديگه ست.
اخيششششششش بالاخره اينترنتم وصل شدددد.
منم تقريبا با نظر تو موافقم درباره ي بچه ها .اخه بچه ها تو اين سن هرچي بهشون بگي نکن دست نزن بدتر ميکنن و حساستر ميشن . منم خيلي وقتا زهرا رو ميزارم رو پاي اميرعلي . ما يک پسر همسايه داريم که شده کابوس بچه داراي ساختمون خونه ي هرکي ميره بچه شونو قايم ميکنن اخا راست ميره بچه رو گاز ميگره يا انگشت ميکنه تو چشمشون يا خئودش سه سالشه سوار بچه ي 8 ماهه ميشه . شدت اينکاراش به حدي بود که همسايه ها محترمانه پيغام فرستادن تا بچه تون بزرگ نشده نزاريد بياد خونه ي ما