• وبلاگ : درددل
  • يادداشت : خاطراااااااااااااات اولين سفر متاهلي ........
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به به!بسيار ممنونيم جهت اين همه كه هواي منو داشتي!!!

    زهره جون مادر حالا دل درد نگيري انقد مي خندي!ديگه ما برا شادي دل امت هركاري ميكنيم!تازه چرا به من ميخندي؟اسم كوهتون عجيبه خب!!

    ميدوني بهار همه اين جرياناتي كه سرت اومده حقت بوده!هي من ميگم بيا بريم خونه ناز ميكني همين ميشه ديگه!!تازه عاشورايي تعطيل بود هيچ جا باز نبود آبرومون رفت!نشد يه قوطي سوهان برات بگيرم!

    تابلو هم اصلا قابل وجود نازنينتو نداشت!بخدا شرمنده م!دانشگاه بودم وديگه خريد هول هولكي!لايق تو نبود!

    تابلوت عاااااااااالي بود!منم كه عاشق هنرهاي دستي كيف كردم!ممنوووووون عزيزم!

    آقا بابك از شمام ممنون بخاطر همه چي!ببخشيد نشد اونطور كه لايقتون بود پذيرايي كنيم!اين بار منتظريم 4تايي با زهره اينا!!بيايد.(من صبرم كمه ها زهره زود يك نفرت نشد دونفر همون 3نفري بيايد!!)